جزء واژه

فرهنگستان زبان و ادب

{meronym} [زبان شناسی] واژه ای دال بر یکی از اجزای تشکیل دهندۀ یک پدیده که با واژۀ دال بر کل آن رابطۀ معنایی دارد

جمله سازی با جزء واژه

طبق منابع ترکیه‌ای واژه «پرچم» که به صورت وام‌واژه در ترکی عثمانی وجود داشته بود، واژه‌ای پارسی است که همان «پرچم» یا «پرچمنده» و «برچم» یا «برچمنده» معنی می‌دهد و از «پر» («بر» به معنی «جلو» یا «رو» و «بالا») و فعل «چمیدن» به معنی «پیچ و خم خوردن» تشکیل شده‌است. در لغت‌نامه دهخدا جزء واژه‌های پارسی دسته‌بندی شده‌است، برخی محققان گفته‌اند این واژه ریشه خارجی دارد اما شواهدی در این باره در دست نیست. این واژه در آغاز به معنی دیگری بود اما بعدها در ایران جای واژه ترکی «بیرق» را گرفته‌است:
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
لژیونر
لژیونر
امجق
امجق
آراست
آراست
افراهیم
افراهیم