جاکن

لغت نامه دهخدا

جاکن. [ک َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

فرهنگ فارسی

دهی در شهرستان جیرفت

جمله سازی با جاکن

💡 سراپا قطرهٔ خون نقش‌بند و در دلی جاکن غم‌ اینجا ساغری‌ دارد که باید داغ‌ِ صهبا شد

💡 بر کشی تیغ درخشان روبروی خیل خصم و ز پی آهنگ میدان جاکنی بر پشت زین

💡 گرفتم ‌گلشنی ای بیخبر رنگ قبولت ‌کو همه یک قطرهٔ خون باش اما در دلی جاکن

💡 گر تو به‌حصن حصین جاکنی از بیم مرگ مرگ کند همچو سیل‌ رخنه‌ به‌ حصن حصین

💡 تو ای امیر ملک دین، چو جاکنی به پشت زین لوای چرخ هفتمین، به دوش چاکران تو

💡 یار شد شهرگرد و هر جایی جاکن ای دل به کنج تنهایی

ضامن یعنی چه؟
ضامن یعنی چه؟
ضیق وقت یعنی چه؟
ضیق وقت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز