تیره جان

لغت نامه دهخدا

تیره جان. [ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) تیره روان. بدنهاد. مضر. نادرست. گمراه و بدسرشت:
تو ای بهمن جادوی تیره جان
براندیش از کردگار جهان.فردوسی.رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

تیره روان بد نهاد مضر

جمله سازی با تیره جان

💡 فتاده تن هندوان تیره جان ازو خون چو رودی همی بد روان

💡 بر آشفت ازو سرور هندوان بدو گفت ای سگزی تیره جان

💡 بباید که آید برم این زمان که در دم بسوزم ورا تیره جان

💡 ز دود عنبرین، اخگر برآورد ز شام تیره جان اختر برآورد

💡 که آن تیره جانان دل بی فروغ که خوانند آیات ما را دروغ

💡 که من زان سنگ بدرگ تیره جان ستانم همه مرز هندوستان

پاداش یعنی چه؟
پاداش یعنی چه؟
داشاق یعنی چه؟
داشاق یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز