بثی

لغت نامه دهخدا

بثی. [ ب َث ْ ی ی ] ( ع ص، اِ ) آنکس که زیاد مدح خلق کند. ( از اقرب الموارد ). بسیار مدح کننده مردم. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). || بسیاربار. ( از اقرب الموارد ). مردم بسیارخشم. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

آنکس که زیاد مدح خلق کند

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی بَثِّی: اندوه شدیدم
ریشه کلمه:
بثث (۹ بار)ی (۱۰۴۴ بار)

جمله سازی با بثی

بثی‌سکف وسیله زیردریاپیما خود کششی برای غوص-آزاد در اعماق دریا است که متشکل از کابین خدمه شبیه به یک بثی‌اسفیر است که به جای آویزان شدن از کابل می‌تواند به تنهایی شناور بماند برخلاف طراحی کلاسیک بث‌اسفیر.
اگوست پیکار مخترع اولین بثی‌سکف است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
جل جلاله
جل جلاله
افراهیم
افراهیم
فاک
فاک
حسبی الله و نعم الوکیل
حسبی الله و نعم الوکیل