الغاب

لغت نامه دهخدا

الغاب. [اِ ] ( ع مص ) مانده کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مجمل اللغه ) ( مصادر زوزنی ). سخت مانده کردن. ( منتهی الارب )( آنندراج ). سخت عاجز و ناتوان ساختن. ( از اقرب الموارد ). || رنج رسانیدن کسی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || پرِ تباه هیچکاره بر تیر چسبانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). پر فاسد را بر تیر چسبانیدن. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

مانده کردن. سخت مانده کردن

جمله سازی با الغاب

تمانعه الغاب (به عربی: تمانعة الغاب) یک روستا در سوریه است که در استان حماه واقع شده‌است. تمانعه الغاب ۲٬۶۹۶ نفر جمعیت دارد.
حیالین الغاب (به عربی: حیالین الغاب) یک روستا در سوریه است که در السقیلبیه واقع شده‌است. حیالین الغاب ۳٬۹۱۳ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
شیمیل یعنی چه؟
شیمیل یعنی چه؟
میلف یعنی چه؟
میلف یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز