افنا

لغت نامه دهخدا

افنا. [ اِ ] ( از ع، اِمص ) نیستی. نابودی. نابودکردگی. ( ناظم الاطباء ): افنای کفار کردن؛ نیست و نابود کردن کفار. ( ناظم الاطباء ). افناء. رجوع به این کلمه شود.

فرهنگ عمید

۱. نیست کردن، نابود کردن.
۲. نیستی.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) نیست کردن نابود گردانیدن.
ماخوذ از تازی نیستی نابودی

دانشنامه عمومی

آفنا. آفنا ( به لاتین: Afna ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در داغستان واقع شده است.

جمله سازی با افنا

💡 یا رب ز فیضت وامگیر یکدم شراب عشق خود تا هستی موهوم را در ماء من افنا نهم

💡 ازین شراب کسی کام یافت ای فانی که رسم خویش فنا ساخت بلکه افنا ساخت

💡 مرا جز کشتنت افنا ضروریست که عاشق را فنا کشتن ضروریست

💡 . این سه‌تایی‌ها، بسیار زیاد و بزرگ اند، به گونه ای که تصور یافته شدنشان به روش بروت فورس (یا اثبات با افنا، با روش افنا اشتباه نشود) برای آن دوره سخت است. این لوح چنین عنوانی دارد: «تاکیلتوم قطری، که از عرض کم شده …»

💡 اصل کاوالیری ار روش افنا در یونان باستان حاصل شده است. نتایج این اصل را می‌توان مستقیماً با انتگرال به دست آورد و امروزه اصل کاوالیری پیش‌درآمدی بر انتگرال محسوب می‌شود.

💡 بعدها روش افنا به‌طور مستقل در چین توسط لیو هوی در قرن سوم پس از میلاد به منظور یافتن مساحت دایره کشف شد. در قرن پنجم پس از میلاد، زو گنگژی، فرزند زو چونگژی، روشی را بنیان نهاد که بعدها به نام روش کاوالیری معروف شد و به کمک آن توانست حجم کره را محاسبه کرد.