واژهی افاخم که با تلفظ [اَ خ ِ] شناخته میشود، در دستهی صفات و اسمهای عربی جای میگیرد. بر پایهی یادداشتهای بهجایمانده از مؤلف، این واژه بهصورت جمع بهکار رفته و معنای بزرگان یا اشخاص بزرگمقام و ارجمند را میرساند. در متون کهن و فرهنگی، از این واژه برای اشاره به افرادی استفاده میشده که دارای جایگاه اجتماعی بلند، احترام فراوان و خرد و تجربهی قابلتوجهی بودهاند. کاربرد آن نشاندهندهی اهمیت و تکریم شخصیتهایی است که در جامعهی خود نقش رهبری یا الگویی داشتهاند. امروزه اگرچه استفاده از این واژه در گفتوگوهای روزمره کمتر رایج است، ولی در متون ادبی، تاریخی و تحقیقات مرتبط با زبانشناسی و فرهنگشناسی، بهعنوان لغتی اصیل و دارای پیشینهای غنی شناخته میشود. شناخت چنین واژههایی به درک بهتر میراث زبانی و ظرافتهای ادبیات فارسی و عربی کمک شایانی میکند.
افاخم
لغت نامه دهخدا
جمله سازی با افاخم
تو مرجع افاخم و او ملجا رجال تو فیلسوف مشرب و او فلسفی مقال
آنکه اعاظم زمان، داده خطش به بندگی؛ آنکه افاخم زمین، رفته پیش به چاکری