اسکندر اول

لغت نامه دهخدا

اسکندر اول. [ اِ ک َ دَ رِ اَوْ وَ ] ( اِخ ) اسکندر پسر آمین تاس پادشاه مقدونیه را باید اسکندر اول نامید. وی درموقع جنگ های خشیارشا با یونان در سپاه ایران سمت سرداری داشت ولی باطناً طرفدار یونانیان بود. ( ایران باستان ج 2 ص 1192 ). و رجوع به اسکندربن آمین تاس شود.

فرهنگ فارسی

اسکندر پسر آمین تاس پادشاه مقدونیه را باید اسکندر اول نامید.

جمله سازی با اسکندر اول

در اوایل سال ۱۸۱۲، قبل از حمله ناپلئون به روسیه، کارل شانزدهم شاهزاده سوئد در توافقی که با تزار اسکندر اول امضا کرد قرار شد که روسیه از حمله سوئد به نروژ حمایت می‌کند تا بتواند نیروهای نروژی و دانمارکی را به سمت شمال سوئد براند. با این حال، حمله سوئد به نروژ، شکست خورد و نیروهای سوئدی در اروپای مرکزی علیه فرانسه هدایت شدند. نیروهای سوئدی به دلیل توافق میان کارل ژان و دیپلماتهای انگلستان و پروس علیه نیروهای ناپلئون بکار گرفته شدند، نروژ پس از شکست فرانسه و متحدانش (دانمارک و نروژ) به سوئد واگذار شد.
کنگره دوباره در بهار سال ۴۸۰ قبل از میلاد تشکیل جلسه داد. یک هیئت نمایندگی تسالی پیشنهاد داد که شهرهای یونان می‌توانند ارتش خود را در درهٔ تمپ در مرزهای تسال مستقر کنند و جلوی پیشروی خشایارشا را بگیرند. یک نیروی ده هزار نفری از هوپلیت‌ها در درهٔ تمپ احضار شد. مکانی که یقین داشتند ارتش خشایارشا از آنجا گذر خواهد کرد. با این حال اسکندر اول مقدونی به آن‌ها هشدار داد که درهٔ تمپ می‌تواند توسط گذرگاه سارانتوپورو دور زده شود. اندکی بعد به آن‌ها خبر رسید که خشایارشا از داردانل عبور کرده‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
احتساب یعنی چه؟
احتساب یعنی چه؟
فاب یعنی چه؟
فاب یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز