ادب پرور

لغت نامه دهخدا

ادب پرور. [ اَ دَ پ َوَ ] ( نف مرکب ) مشوق ادب. مروّج فرهنگ:
چشم بدان دور باد از آن شه کان شه
سخت ادب پرور است و علم خریدار.فرخی.

فرهنگ عمید

آن که ادیبان و اهل ادب را دوست دارد و آنان را تشویق و ترغیب می کند، دوستدار دانش و فرهنگ.

فرهنگ فارسی

( اسم صفت ) مشوق ادب آنکه به ادب و اهل ادب دلبستگی دارد.

جمله سازی با ادب پرور

بر حلقه در، در حرم وصل برد رشک هر حلقه چشمی که ادب پرور عشق است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تحویل
تحویل
حدس
حدس
بی عرزه
بی عرزه
گوت
گوت