فرو گشتن

عبارت فرو گشتن دارای چند معنی مختلف است که بسته به زمینه کاربرد، معانی متفاوتی دارد:

غالب شدن: یکی از معانی اصلی فرو گشتن به معنای غلبه یافتن بر چیزی یا کسی است. این مفهوم بیشتر در متون ادبی و تاریخی به کار می‌رود و بیانگر پیروزی، تسلط یا چیره شدن بر دشمن یا مشکل است. برای مثال، وقتی گفته می‌شود «فرو گشتن بر دشمن»، منظور این است که فرد یا گروهی موفق شده‌اند دشمن را شکست دهند و بر او تسلط پیدا کنند.

گردش کردن، گشتن: در برخی موارد، این عبارت به معنای گردش کردن، چرخیدن یا گشتن در مکانی است و به حرکت دایره‌وار یا گشتن در اطراف چیزی اشاره دارد.

نشست کردن دیوار: در معماری و ساختمان‌سازی، فرو گشتن به معنای نشست کردن یا خم شدن دیوار است، به طوری که دیوار به سمت داخل یا پایین فرو می‌رود. این حالت به دلیل ضعف سازه یا نشست زمین رخ می‌دهد و می‌تواند نشانه‌ای از آسیب یا خطر در ساختمان باشد.

لغت نامه دهخدا

فروگشتن. [ ف ُ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) غائب شدن. ( آنندراج ). || گردش کردن. گشتن: 
گرد جهان تمام فروگشت و بنگرید
او را گزید و کرد بنزدیک او قرار.فرخی. || شکم دادن دیوار و نشست کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ): 
دیوار و دریواس فروگشته تر آمد
بیم است که یکباره فروریزد دیوار.رودکی.رجوع به فروریختن شود.

فرهنگ فارسی

غالب شدن. یا گردش کردن