نَسْبَتی صفتی است که بیانگر انتساب و ارتباط چیزی به چیز دیگر باشد. این واژه در لغت به معنای منسوب و متعلّق به نسبت است و در کاربردهای گوناگون، مفهوم وابستگی و ارتباط را میرساند. همچنین، در برخی متون قدیمی، نَسْبَتی به معنای برادرزن نیز به کار رفته است که نشان از گستردگی دامنهٔ معنایی این واژه در گذشته دارد. نَسْبَتی نام مستعار شاه محمّدصالح تهانیسری، از شاعران پارسیگوی شبهقاره در سدهٔ یازدهم هجری است. به گزارش تذکرهنویسان، وی در قصبهٔ تهانیسر از ولایت پنجاب میزیست و در آنجا تکیهای داشت. او زمانی که شاهزاده داراشکوه، فرزند شاهجهان، از او دعوت کرد تا عزلت گزینی را ترک کرده و به ملازمت دربار درآید، این دعوت را نپذیرفت و بر زندگی انزوایی خود پایدار ماند. شاه محمّدصالح نَسْبَتی دیوان شعری با حدود پانزده هزار بیت از خود به جای گذاشته که نشاندهندهٔ توانمندی او در سرایش شعر فارسی است. این شاعر سرانجام در سال ۱۱۰۰ هجری قمری درگذشت و نامش در شمار پارسیسرایان برجستهٔ هند باقی ماند.
نسبتی
لغت نامه دهخدا
نسبتی. [ ن ِ ب َ ] ( اِخ ) شاه محمدصالح تهانیسری، متخلص به نسبتی. از پارسی گویان هند است و به روایت مؤلف تذکره نتایج الافکار در قصبه تهانیسر از ولایت پنجاب اقامت و تکیه ای داشته و دعوت شاهزاده داراشکوه را به ترک عزلت وقبول ملازمت نپذیرفته، دیوانی قریب پانزده هزار بیت داشته و به سال 1100 هَ. ق. درگذشته است. او راست:
هم ز دل دزدیده صبر و هم دل دیوانه را
دزد ما با خانه می دزدد متاع خانه را.
ما را چو خس و خار معین وطنی نیست
بر هر سر خاکی که فتادیم وطن شد.
نسبتی دل به درد معتبر است
لاله با داغ آبرو دارد.
رجوع به تذکره نصرآبادی ص 448، تذکره حسینی ص 351، کلمات الشعراء سرخوش ص 118، سفینه خوشگو ذیل حرف «ن »، تذکره نتایج الافکار ص 720 و روز روشن ص 692 شود.
فرهنگ فارسی
جمله سازی با نسبتی
نیست ممکن بیدل از تسلیم، سر دزدیدنم نسبتی دارد به آن زلف دوتا افتادگی
بنیسیو دل تورو، بر خلاف تصور رایج، نسبتی با کارگردان نامزد جایزه اسکار گیرمو دل تورو ندارد.
در چنین گرما ز بختم هیچ سردی نی که نیست جز یکی کان نسبتی دارد به من یعنی که یخ