لغت نامه دهخدا
نیم نم. [ ن َ ] ( ص مرکب ) رطوبت دار. مرطوب. که هنوز رطوبتی دارد و کاملاً نخشکیده است:
که بازآمدی جامه ها نیم نم
بدین کارکرد از که یابی درم.فردوسی.
نیم نم. [ ن َ ] ( ص مرکب ) رطوبت دار. مرطوب. که هنوز رطوبتی دارد و کاملاً نخشکیده است:
که بازآمدی جامه ها نیم نم
بدین کارکرد از که یابی درم.فردوسی.
رطوبت دار. مرطوب. که هنوز رطوبتی دارد و کاملا نخشکیده است.
💡 دردا که تر نشد لب خشکت به نیم نم چندان که رفت سیل سرشک از کنار ما