ناوک انداختن

لغت نامه دهخدا

ناوک انداختن. [ وَ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) پرتاب کردن ناوک. افکندن ناوک:
گر ناوکی اندازدعمدا بنشاند
پیکان پسین ناوک در پیشین سوفار.منوچهری.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) پرتاب کردن ناوک.

جمله سازی با ناوک انداختن

فزون ز ابرشان ناوک انداختن هم از بادشان تیزتر تاختن