کروکر

لغت نامه دهخدا

کروکر. [ ک َ ک َ ] ( ص، اِ ) کرکر. گرگر. گروگر. ( حاشیه برهان چ معین ). یکی از نامهای خدای تعالی است جل جلاله. ( برهان ) ( آنندراج ). از جمله نامهای اﷲ است جل جلاله. ( از حاشیه فرهنگ اسدی ) کرکر. نامی از نامهای باریتعالی است. ( صحاح الفرس ):
تو پنداری که یزدان کروکر
جهانی نو برآورده ست دیگر.عنصری.گر این کار بدهد کروکر ترا
ز شاهی مرا نام و دیگر ترا.اسدی.علاء دولت مسعود کامر و نهیش را
مطیع گشت به صنع کروکر آتش و آب.مسعودسعد.که در ایام جدجد ترا
کرد روزی کروکر داور.مسعودسعد.|| صانع و کارکن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به گروگر، کرکر و گرگر شود.
کروکر.[ ک ِرْ رُ ک ِ ] ( اِ صوت ) صدای خندیدن. آواز خنده.

فرهنگ معین

(کَ کَ ) (اِ. ) نک گروگر.

فرهنگ عمید

= گروگر

ویکی واژه

نک گروگر.

جمله سازی با کروکر

وی در سال ۲۰۱۱ یک «رستوران فتوسنتزی» گشود که در آن، گیاهان از «قرمه‌آفتاب» لذت ببرند. دستور غذایی از طریق فیلتر کردنِ اشعهٔ خورشید از میان پلکسی‌گلس تهیه شد. مکان رستوران، در باغ‌های بیرون موزه هنر کروکر در ساکرامنتو، کالیفرنیا بود و نخستین مهمانان این رستورانِ فتوسنتزی هم بوته‌های رز صدساله بودند.
به منظور اعمال تحریم علیه ایران در رابطه با برنامه موشک‌های بالستیک ایران، حمایت از اقدامات تروریستی بین‌المللی، نقض حقوق بشر و به دلیل سایر مقاصد ایران در سنای ایالات متحده آمریکا، کروکر (از جانب خودش و منندز، روبیو، کاردین، کاتن، کیسی، کروز، بنت، ریچ، کونز، سالیوان، بلومنتال، یانگ و کانلی) لایحه زیر را معرفی کرده‌است که دو بار خوانده شده و به کمیته ارجاع یافته‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال ورق فال ورق فال آرزو فال آرزو