کسا

کسا

لغت نامه دهخدا

کسا. [ ک ِ ] ( ع اِ ) گلیم و پلاس را گویند. ( برهان ). گلیم. ( دهار ). گلیم که آن را پوشند. ( غیاث اللغات ). کساء. رجوع به کساء شود:
گر بخواب اندر کسائی دیدی این دیبای من
سوده کردی شرم و خجلت مر کسائی را کسا.ناصرخسرو.پیش کف راد تست از غایت جود و سخا
در شبه، دیبا رکو، اکسون کسا، اطلس گلیم.سوزنی.

فرهنگ عمید

۱. جامه، لباس.
۲. عبا.

فرهنگ فارسی

( اسم ) گلیم که آنرا پوشند عبائ جمع: اکسیه

فرهنگ اسم ها

اسم: کسا (پسر) (عربی) (تلفظ: ke(a)sā) (فارسی: کسا) (انگلیسی: kesa)
معنی: عبای ضخیم، ( اعلام ) حدیث کسا ( کساء )، حدیثی معروف که شرح به هم گرد آمدن پیامبر اسلام ( ص ) و حضرت علی ( ع ) و حضرت فاطمه ( س ) و امام حسن ( ع ) و امام حسین ( ع ) را بیان می دارد، این حدیث از طرق شیعه و سنی به تواتر نقل شده است

دانشنامه عمومی

کسا ( به اسپانیایی: Cosa, Aragon ) یک شهرستان در اسپانیا است که در استان تروئل واقع شده است.
کسا ۵۴٫۸ کیلومترمربع مساحت و ۸۷ نفر جمعیت دارد.

جمله سازی با کسا

بسا کسا که بر کس به نیم ذره نجست شد از عطای تو دینار پاش و گوهرسنج
بسا کسا که ز عالم نشان او گم شد میان خاک بریخت و ازو نیافت نشان
بسا کسا که به امید آنکه به یابد شکر ز دست بیفکند و برگرفت شرنگ
بسا کسا که فرو برده بود سر بگریز بسا کسا که جگر خسته بدبگرم و گداز
ز روز نیک کسان گفت غم مخور زنهار بسا کسا که به روز تو آرزومند است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال میلادی فال میلادی فال تاروت فال تاروت فال راز فال راز