یمنه

یمنه

معنای اصلی کلمه در جهت و مکان

کلمه «یمنه» ریشه در عربی دارد و یکی از معانی اصلی آن «سوی راست» یا «طرف راست» است. در متون قدیمی و منابعی مانند «منتهی الارب» و «ناظم الاطباء»، این واژه برای اشاره به نشستن یا حرکت به سمت راست به کار رفته است، مانند مثال «قعد یمنة» یعنی «به سوی راست نشست». بنابراین، در بافت کلاسیک، یمنه با یسرة (سوی چپ) در تضاد معنایی قرار دارد.

به عنوان چادر و نام گل

در منابع دیگر، «یمنه» نوعی چادر مرتبط با یمن معرفی شده است و همچنین به معنای «خجسته» یا نام یک گل هم آمده است. این تنوع معنایی نشان می‌دهد که واژه علاوه بر جهت، بار مثبت و نمادین دارد و در متون گیاهی یا فرهنگی به عنوان نشانه‌ای از خوشبختی و زیبایی استفاده می‌شود.

کاربرد فرهنگی و معاصر

در دنیای امروز، این کلمه به غذاهایی با ریشه یمنی هم اشاره دارد، مانند مرغ مندی (Mandi chicken). این غذا شامل برنج و مرغ است که با ادویه‌های خاص یمنی طعم‌دار می‌شود و در کشورهای عربی و حتی ایران محبوبیت دارد. در این معنا، یمنه نه تنها یک واژه فرهنگی بلکه نشان‌دهنده سبک غذایی و طعم سنتی کشور یمن است.

لغت نامه دهخدا

( یمنة ) یمنة. [ ی َ ن َ ] ( ع اِ ) سوی راست. خلاف یسرة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). گویند: اخذ یمنة؛ أی ناحیة الیمین. و قعد یمنة؛ به سوی راست نشست. ( ناظم الاطباء ). سوی راست. ( دهار ).
یمنة. [ ی ُ ن َ ] ( ع اِ ) نوعی از چادرهای یمن. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). ج، یُمَن. ( ناظم الاطباء ). || ( اِمص ) خجستگی. ( دهار ).
یمنه. [ ی ُ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) خجسته که نام گُلی است. ( یادداشت مؤلف ) ( از مهذب الاسماء ).

فرهنگ فارسی

خجسته که نام گلی است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مخنث
مخنث
هول
هول
روله
روله
عضو
عضو