گردن شکن

لغت نامه دهخدا

گردن شکن. [ گ َ دَ ش ِ ک َ ] ( نف مرکب ) اطلاق آن بر سیّاف و غیرسیّاف نیز آمده. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه گردن دیگران را بشکند ۲ - جلاد دژخیم.

جمله سازی با گردن شکن

ای روان لطف تو مردم فکن همچون کرم وی نهیب قهر تو گردن شکن همچون اوام
درید آن نامه گردن شکن را نه نامه بلکه نام خویشتن را
شهریارا به خدائی که رضا و سخطش نیک را تاج ده و بد را گردن شکن است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال عشق فال عشق فال لنورماند فال لنورماند