پاکیزه مرد

لغت نامه دهخدا

پاکیزه مرد. [ زَ / زِ م َ ] ( اِ مرکب ) پاک مرد. صالح:
زمانی بیاید که پاکیزه مرد
شود خوار چون آب دانش بخورد.فردوسی.

فرهنگ عمید

۱. مرد پاک دامن، پاک مرد.
۲. صالح.

فرهنگ فارسی

( صفت ) پاک مرد
پاک مرد صالح

جمله سازی با پاکیزه مرد

زمانی بیاید که پاکیزه مرد شود خوار چون آب دانش بخورد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال احساس فال احساس فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال رابطه فال رابطه