صاحب مرتبه

لغت نامه دهخدا

صاحب مرتبه. [ ح ِ م َ ت َ ب َ / ب ِ ] ( ص مرکب ) خداوند مقام: و صاحب مرتبه گرداندش بسبب آنکه بیشتر نزدیک او فرستاد. ( تاریخ بیهقی ص 311 ).

فرهنگ فارسی

خداوند مقام

جمله سازی با صاحب مرتبه

گر چو ما خدمتی شاه شوی صاحب مرتبه و جاه شوی
ضد سخط، رضا است و آن عبارت است از ترک اعتراض الهیه در باطن و ظاهر، قولا و فعلا و صاحب مرتبه رضا پیوسته در لذت و بهجت و سرور و راحت است، زیرا تفاوتی نیست در نزد او میان فقر و غنا، راحت و عنا، بقا و فنا، عزت و ذلت، مرض و صحت، و موت و حیات و هیچ یک از اینها بر دیگری در نظر او ترجیح ندارد و هیچ کدام بر دل او گران نیست، زیرا که همه را صادر از خدای تعالی می داند به واسطه محبت حق که بر دل او رسوخ نموده بر همه افعال او عاشق است و آنچه از او می رسد بر طبع او موافق است و می گوید: