مادینه
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱- منسوب به ماده مونث مقابل نرینه مذکر: پس آنگاه که نهاد آن مادینه را گفت: ای پروردگار من. بدرستی که من نهادم آنرا مادینه و خدای داناتر است بانچه نهاد و نیست نرینه چون مادینه و من نام نهادم او را مادینه...
جمله سازی با مادینه
برخی از مردم جنوب و جنوب شرقی ایران، به ویژه مردم بندرها و جزایر خلیج فارس و هرمزگان، ارواح و اجنّه را به صورت باد میپندارند و معتقدند که باد در درون پیکر آدمیزادگان میرود و آنان را تسخیر و گرفتار و به اصطلاح «بادزار» و «هوایی» میکند و او را به گونه اسب و مرکَب خود درمی آورد. بادها را به چند نوع و دسته و از لحاظ جنسیت به نرینه و مادینه ردهبندی میکنند و برای هریک ویژگیها و کردارهایی برمی شمارند.