دونک

لغت نامه دهخدا

دونک. [ ن َ ک َ] ( ع اِ فعل ) کلمه اغراء؛ یعنی بگیر آن را. ( ناظم الاطباء ). بگیر. بگیر تو مرد. ( یادداشت مؤلف ). || ادن دونک؛ نزدیک شو به من. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

کلمه اغرائ یعنی بگیر آن را.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی دُونِ: غیرِ-پایینتراز-زیر(دو چیز در معنای "دون" هست، یکی نزدیکی، و دیگری پستی. کلمه دون در جمله: من دون المؤمنین چیزی شبیه ظرف است، که معنای نزد را میدهد البته بوئی هم از معنای فرومایگی و قصور در آن هست، و معنایش این است که مؤمنین به جای مردم با ایمان...
ریشه کلمه:
دون (۱۴۴ بار)ک (۱۴۷۸ بار)

جمله سازی با دونک

و روی انّ فاطمة (ع) اتت رسول اللَّه ص تساله خادما، فقال قولی: اللهم رب السماوات السبع و رب العرش العظیم ربنا و رب کلّ شی‌ء منزل التوریة و الانجیل و القرآن العظیم فالق الحب و النوی اعوذ بک من شر کلّ ذی شرّ انت آخذ بناصیتها انت الاوّل فلا شی‌ء قبلک و انت الآخر فلیس بعدک شی‌ء و انت الظاهر فلیس فوقک شی‌ء و انت الباطن فلیس دونک شی‌ء اقض عنّا الدّین و اغننا من الفقر.
مصطفی (ص) گفت: «انت الأوّل فلیس قبلک شی‌ء و انت الآخر فلیس بعدک شی‌ء، و انت الظّاهر فلیس فوقک شی‌ء و انت الباطن فلیس دونک شی‌ء».
اتخذ الحرص هنا مسکنا دونک یا نفس فلا تسکنی
ایّها الصّدر تانّ لیس لی عنک ذهاب‌ کلّ ما عندک فخر کلّ ما دونک عاب‌
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روله یعنی چه؟
روله یعنی چه؟
محنت یعنی چه؟
محنت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز