دارِ خلافت، ترکیبی اضافی و اصطلاحی مرکب است که به معنی پایتخت یا مرکز حکومت خلیفه میباشد. این عنوان در ادوار مختلف تاریخی، به ویژه در دوران حکومتهای اسلامی، برای اشاره به شهری به کار میرفته که مقر اصلی خلافت و ادارهی قلمرو گستردهی اسلامی بوده است. شهرهایی همچون بغداد در دوران عباسیان، قاهره در زمان فاطمیان و استانبول در دورهی عثمانی، هر یک به نوبهی خود مصداق بارز دارالخلافه به شمار میآمدند. این شهرها نه تنها کانون قدرت سیاسی و اداری بودند، بلکه به عنوان مراکز اصلی علم، فرهنگ، تجارت و تمدن اسلامی نیز شناخته میشدند و شکوه و عظمت آنها نمادی از قدرت و اقتدار خلافت بود. کاربرد این اصطلاح در متون تاریخی، جغرافیایی و ادبی فارسی، گواه اهمیت و گسترهی نفوذ فرهنگ و تمدن اسلامی است. شناخت این مفهوم، کلیدی برای درک بهتر ساختار حکمرانی، سازمان اداری و نقش پایتخت در به هم پیوستن قلمروهای تحت سیطرهی خلافت اسلامی محسوب میشود.
دار خلافت
لغت نامه دهخدا
جمله سازی با دار خلافت
این دار خلافت پدر را در زیر نگین مسخر آرم
چون خُوَرنَقْ شد به تو دار خلافت در عرب دار ملک اندر عجم گردد به عدلت چون سدیر