فارس میدان

لغت نامه دهخدا

فارس میدان. [ رِ س ِ م ِ ] ( اِخ ) تیره ای از قشقایی. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 79 ). مرکب از 2000 خانوار است و مسکن آنها در پادنا میباشد.

فرهنگ فارسی

تیره ای از قشقایی

جمله سازی با فارس میدان

آه از دمی که فارس میدان کربلا چون اشک خود فتاد به دامان کربلا
اسب امکان پی کن ار خواهی بمیدان وجوب تاختن اسب فراست فارس میدان شدن
همچنین تا مرد نام‌آور شدی فارس میدان و صید و کارزار
این آخور ما و اخر مکان را من فارس میدان لا مکانم
شکر الله فارس میدان اشعارم کنون نکته سربسته من لایق هر محفل است
از حسن تو ای فارس میدان جمال آشوب و بلا فتاده در دست خیال
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تک نیت فال تک نیت فال چوب فال چوب