زیر پیراهن

لغت نامه دهخدا

زیرپیراهن. [ هََ ] ( اِ مرکب ) زیرپیرهن. جامه نازکی که در زیر پیراهن و روی بدن پوشند. عرقگیر. ( فرهنگ فارسی معین ). پیراهنی که زیر پیراهن پوشند. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به ماده بعد شود.

فرهنگ عمید

جامه ای کوتاه و نازک که در زیر پیراهن برتن کنند، عرق گیر.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جامه نازکی که در زیر پیراهن و روی بدن پوشند عرقگیر.

ویکی واژه

canottiera

جمله سازی با زیر پیراهن

ربط من چون لاله با داغ جنون امروز نیست بود دایم اخگری در زیر پیراهن مرا
هست از بن هر موی، مرا بر تن خویش دشمن‌کده‌ای به زیر پیراهن خویش
نیستم در انجمن غافل ز استعداد جنگ هست چون فانوس، جوشن زیر پیراهن مرا
طاوس بهشت است به صورت لیکن ابلیس نهفته زیر پیراهن اوست
چنان از عشق می سوزد تنم در زیر پیراهن که از بیرون پیراهن نماید استخوان من
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
داشاق یعنی چه؟
داشاق یعنی چه؟
فمبوی یعنی چه؟
فمبوی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز