بهبودی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
ویکی واژه
خوبی، نیکی.
تندرستی.
جمله سازی با بهبودی
مرا از چوب صندل ای طبیبان نیست بهبودی مکش امروز چون راحت پرستان دردسر از من
درد دل را نیست بهبودی ز تشخیص علاج ای طبیب، آخر بگو درد مرا بهبود چیست
نشانههای بیماری جسمی ام کلثوم که از اوایل دهه ۳۰ ظهور کرده بود؛ هر چند سال یکبار رو به وخامت میگذاشت. در اواخر تابستان ۱۹۳۷ او به شدت درگیر بیماری کبد و کیسه صفرا شد. پزشکان متخصص آن زمان توصیه کردند برای درمان بهتر به کشورهای سفر کند که دارای آبهای معدنی باشند. در تابستان همان سال ام کلثوم یک ماه را در واشینگتن گذراند و پس از بهبودی به مصر بازگشت.
ورزش یوگا که ترکیبی از نفس کشیدن و حرکات آرام کششی است، میتواند بدن را آرام کند. بسیاری از بیماران که دچار سفتی عضلانی یا کاهش دامنه حرکاتی بودند، با انجام یوگا بهبودی خوبی را تجربه کردند.[نیازمند منبع]
در توزیع دو جمله ای مفروض صرفاً ۰٫۶۰ است، که همان نرخ بهبودی از بیماری بدون داروی جدید است.
در غمش بیهوده چندین صبر فرماید طبیب روی بهبودی نمی باشد ازین دارو مرا