بی‌شعور

بی‌شعور به کسی اطلاق می‌شود که فاقد درک و فهم لازم در موقعیت‌های مختلف است و به دلیل نداشتن آگاهی یا دانش کافی، رفتارهای ناپسند و نادرستی از خود بروز می‌دهد. این واژه به نوعی به ابلهی و احمق بودن اشاره دارد و به افرادی نسبت داده می‌شود که درک درستی از مسائل اجتماعی، اخلاقی یا حتی علمی ندارند.

این اصطلاح به عنوان یک توهین یا انتقاد به کار می‌رود و نشان‌دهنده نارضایتی از رفتار یا گفتار فرد است. افرادی که به عنوان بی‌شعور شناخته می‌شوند، ممکن است در تعاملات اجتماعی خود دچار مشکلاتی شوند و نتوانند به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کنند. این ویژگی‌ها می‌تواند به نادانی و نفهمی آن‌ها نیز اشاره داشته باشد، به طوری که در بسیاری از موارد، رفتارهایشان باعث آزار دیگران می‌شود.

بی‌شعوری می‌تواند ناشی از عدم آموزش، تجربه یا حتی شرایط اجتماعی باشد و در برخی موارد، افراد به دلیل محیطی که در آن بزرگ شده‌اند، به این وضعیت دچار می‌شوند. در نهایت، این واژه به عنوان یک صفت منفی، نشان‌دهنده کمبود درک و آگاهی در فرد است و می‌تواند به عنوان یک هشدار برای دیگران در نظر گرفته شود تا از رفتارهای مشابه پرهیز کنند.

لغت نامه دهخدا

بی شعور. [ ش ُ ] ( ص مرکب ) نادان و احمق. ( آنندراج ). نادان. بی عقل. بی ادراک. ( ناظم الاطباء ). رجوع به شعور شود.

فرهنگ معین

(شُ ) [ فا - ع. ] (ص مر. ) نادان، بی - عقل، احمق.

فرهنگ عمید

نافهم، نادان، بی عقل.

فرهنگ فارسی

( صفت ) نادان بی عقل بی ادراک احمق نفهم.

ویکی واژه

نادان، فاقد شعور کافی

جمله سازی با بی‌شعور

آنکه از جذبهٔ ولایش در مشیمهٔ مادران عشق ذوق بی‌شعوری کرده طفلان را شعار
بازار وهم‌ گرم است از جنسِ بی‌شعوری در بزمِ خوابناکان افسانه را عروسی‌ست
بی‌شعوری که ندارد پر و پایی سخنش گفت گویند سخن‌های فلان بی پر و پاست
زندگانی سخت دشوار است با اسباب هوش بی‌شعوری‌ گر نباشد کار مشکل می‌شود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال جذب فال جذب فال کارت فال کارت فال نوستراداموس فال نوستراداموس