واکس

واکس

واکس به ماده‌ای گفته می‌شود که برای پوشش، حفاظت یا براق کردن سطوح مختلف استفاده می‌شود. این ماده می‌تواند از ترکیبات طبیعی یا مصنوعی ساخته شود و در کاربردهای متنوعی به کار می‌رود.

انواع:

واکس‌های کفش: یک محصول مراقبتی است که برای تمیز کردن، براق کردن و محافظت از کفش‌ها استفاده می‌شود. این ماده معمولاً از موم، روغن‌ها و رنگ‌های مختلف تشکیل شده و به شکل مایع، کرم یا جامد در دسترس است.

واکس‌های خودرو: برای براق کردن و محافظت از رنگ بدنه خودرو استفاده می‌شود که دارای ترکیبات شیمیایی است و به ایجاد لایه‌ای محافظ بر روی رنگ خودرو کمک می‌کند.

برای سطوح چوبی: برای محافظت و براق کردن سطوح چوبی به کار می‌رود، این نوع شامل موم و روغن‌های طبیعی هستند که به چوب نفوذ کرده و آن را در برابر رطوبت و آسیب‌های دیگر محافظت می‌کنند.

در زیبایی و بهداشت: در محصولات آرایشی و بهداشتی، مانند واکس مو که برای حالت‌دهی و براق کردن موها استفاده می‌شود.

کاربردها:

آن‌ها به عنوان یک لایه محافظ عمل می‌کنند و از سطوح در برابر آب، گرد و غبار، و آسیب‌های فیزیکی محافظت می‌کنند.

استفاده از آن باعث افزایش درخشندگی و زیبایی سطوح می‌شود.

با استفاده از آن، عمر مفید سطوح مختلف افزایش می‌یابد.

لغت نامه دهخدا

واکس. ( از انگلیسی، اِ ) ماده ٔسیاه که بدان کفشها را سیاه می کنند. ( ناظم الاطباء ).ماده مرکبی است که برای جلا دادن کفش و چیزهای چرمی به آنها مالیده می شود و مطابق رنگ چرم ساخته می گردد. ( فرهنگ نظام ). رنده. یرندج. ( یادداشت مؤلف ). رنگی که بروی کفش چرمین و جیر زنند تا تابان و براق شود و آن به رنگهای مختلف و غالباً مشکی و قهوه ای است.

فرهنگ معین

[ روس. ] (اِ. ) مادة چربی که رنگ های مختلف دارد و رویة کفش را با آن تمیز و براق کنند.

فرهنگ عمید

مادۀ روغنی مرکب از دوده و چربی و سولفات گوگرد که برای سیاه کردن کفش های چرمی به کار می رود.

فرهنگ فارسی

ماده روغنی مرکب ازدوده وچربی وسولفات گوگرد، که برای سیاه کردن کفشهای چرمی بکارمیرود
( اسم ) ماده ای روغنی برنگهای مختلف جهت رنگ کردن کفشها بکار برند: (( شیاع واکس که قندره ها و نیم چکمه ها و امثال آنها را رنگ میزند.

ویکی واژه

مادة چربی که رنگ‌های مختلف دارد و رویة کفش را با آن تمیز و براق کنند.

جملاتی از کلمه واکس

پنبه نه درگوش و واکس بی‌خلل خانهٔ آسودگی قفلش گریست
کفشِ تو واکس زده جامه اُطو خورده بُوَد هر سحر کان را در پاکنی این را در بر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم