جدیت

جدیت به معنای جدی بودن، سخت‌کوشی و تمرکز بر کار و مسئولیت‌ها است. این واژه به ویژگی‌هایی اشاره دارد که فرد را در مواجهه با مسائل و وظایف زندگی، متعهد و متمرکز نشان می‌دهد. افرادی که دارای جدیت هستند، به دنبال دستیابی به اهداف خود بوده و در کارها و تلاش‌های خود از عزم و اراده قوی برخوردارند.

ویژگی‌ها

تعهد: افرادی که جدی هستند، به مسئولیت‌های خود متعهد هستند و برای رسیدن به اهداف خود تلاش می‌کنند.

تمرکز: جدیت به معنای توانایی تمرکز بر کارها و اجتناب از حواس‌پرتی‌ها است. این افراد قادرند زمان و انرژی خود را به خوبی مدیریت کنند.

سخت‌کوشی: جدیت با تلاش و سخت‌کوشی همراه است. این افراد برای رسیدن به موفقیت از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کنند.

پیشرفت: این ویژگی می‌تواند به پیشرفت فردی و حرفه‌ای کمک کند، زیرا افرادی که جدی هستند، به دنبال یادگیری و بهبود مستمر خود هستند.

لغت نامه دهخدا

جدیت. [ ج ِدْ دی ی َ ] ( ع مص جعلی، اِمص ) قطعیت. مقابل هزلیت تصمیم قطعی. || کوشش. پشت کار. دنبال کردن. مصدری که با اضافه کردن ئیت به آخر کلمه درست میشود. گاهی بنام مصدر یایی و زمانی حاصل مصدر و درعربی و اصطلاح اصولی مصدر جعلی خوانده میشود. در نشریه دانشکده ادبیات تبریز چنین آمده: جدیت بر وزن ضدیت مصدر یائی است که از مصدر جد ساخته شده و از اینرو مورد اشکال گردیده است ولی چنانکه در اسلامیت و امنیت دیدیم اگر از لفظ جدی گرفته شود مانند جدیت گفتار را از حال گوینده میتوان فهمید در آن صورت اشکالی نخواهد داشت. ( نشریه دانشکده ادبیات تبریز، سال اول، شماره 2 ). و رجوع به ئیت در همین لغت نامه شود.
جدیة. [ ج َ دی ْ ی َ ] ( ع اِ ) ادرم زین و پالان. ج، جدایا. || خون روان. || خون خشک چسبیده بر پوست. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). خون بر تن یا بر زمین. ( مهذب الاسماء ). || ناحیه و سوی. || پاره مشک. || رنگ و بوی. یقال:اصفرت جدیة وجهه. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
جدیة. [ ج َ ی َ ] ( ع اِ ) ادرم زین و پالان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). ج، جِدی و جَدَیات. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
جدیة. [ ج ُ دَی ْ ی َ ] ( اِخ )نام کوهی است. ( منتهی الارب ). نام کوهی است بنجد. و مردی از آن دیار ابیات زیر را گفته است:
و هل اشر بن الدهر من ماء مزنة
علی عطش مما اَقراّلوقائع
بقیع التناهی او بهضب جدیه
سری الغیث عنه و هو فی الارض ناقع.( از معجم البلدان ).حتی جدیة لم نترک بها ضبعاً
الالها جزر من شلو مقدام.محرزبن معسکر. ( از عقدالفرید ج 6 ص 89 ).
جدیة. [ ج َ دی ی َ ] ( اِخ ) ناحیه ای است در نجد و آن سرزمین بنی شیبان بوده. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ معین

(جِ دّ یَّ ) [ ع. ] (مص جع. ) کوشش.

فرهنگ عمید

١. سعی، کوشش، پشت کار.
٢. [مجاز] پافشاری.

فرهنگ فارسی

سعی وکوشش
( مصدر ) سعی کوشش.

ویکی واژه

serietà
کوشش.

جملاتی از کلمه جدیت

تحلیل طیفی جو مریخ در سال ۱۸۹۴ با جدیت آغاز شد. ویلیام والاس کمبل، ستاره‌شناس آمریکایی، نشان داد در جو مریخ نه آب وجود دارد و نه اکسیژن. تا سال ۱۹۰۹، تلسکوپ‌های بهتر به‌طور قطعی به فرضیهٔ کانال‌های مریخ پایان دادند.
بیش از دو درجه افزایش در دمای متوسط زمین می‌تواند عواقب بسیار زیان‌باری برای نسل بشر به بار آورد و به همین دلیل موضوع با جدیت در حال پیگیری است.
طرح این خط لوله از دهه ۱۹۸۰ مطرح بود ولی هیچ وقت به جدیت دولت دوازدهم گرفته نشد. ایران معتقد بود که تنگه هرمز به رغم اینکه عملاً بخش مهمی از آن در کنترل امنیتی ج.ا. ایران است اما موضوعی است که می‌تواند تنگه‌ای مبتی بر صلح و همکاری باشد.
به حمدالله به خاطر جدیتی که وارد کار شده ۱۰ وزیر لوح پشتیبانی گرفته‌اند و همچنین ۱۱ کشور یا ۱۳ کشور مانند هلند، آلمان، بلژیک، چهار پنج تا از کشورهای اطراف خلیج فارس و دریای خزر با ایران هم‌پیمان شده‌اند که این‌ها حاصل همت در کارها است.
امور خزانه نیز بر عهدهٔ «هاروطون پزچیان» بود که نزدیک به ده سال امور مربوط به ضرابخانه و ضرب سکه را با جدیت اداره می‌کرد. پزچیان در دوران خدمت خود خدماتی شایسته انجام داد که از جملهٔ آن‌ها ساخت مراکز علمی و مذهبی بود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم