تبریز

تبریز

تبریز، مرکز استان آذربایجان شرقی در شمال غربی ایران، یکی از شهرهای تاریخی و فرهنگی مهم کشور است. این شهر به دلیل موقعیت جغرافیایی خود، در طول تاریخ به عنوان یک مرکز تجاری و فرهنگی مطرح بوده و دارای جاذبه‌های تاریخی و طبیعی فراوانی است.

تاریخ و تمدن

تبریز از قدیم‌الایام به عنوان یکی از شهرهای مهم ایران شناخته می‌شده است. این شهر در دوره‌های مختلف تاریخی، از جمله دوران سلجوقیان، ایلخانی، صفوی و قاجار به عنوان پایتخت سیاسی و فرهنگی ایران مطرح بوده است. آثار باستانی و تاریخی موجود در این شهر، گواهی بر غنای فرهنگی و تاریخی این منطقه است.

جاذبه‌های گردشگری

این شهر دارای جاذبه‌های گردشگری متعددی است که هر ساله گردشگران زیادی را به خود جذب می‌کند. از جمله این جاذبه‌ها می‌توان به:

بازار تبریز: یکی از بزرگترین و قدیمی‌ترین بازارهای سرپوشیده جهان که به عنوان میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.

مسجد کبود: یکی از زیباترین مساجد ایران با معماری خاص و کاشی‌کاری‌های بی‌نظیر.

ارگ علیشاه: یک بنای تاریخی که نمادی از تاریخ و قدرت این منطقه در دوره‌های گذشته است.

صنایع دستی

از صنایع دستی این منطقه می‌توان سفال‌گری، سوزن‌دوزی، قالی‌بافی، قلمزنی روی مس، کفش‌دوزی، کنده‌ کاری، نقره ‌کاری و نگارگری را نام برد . فرش تبریزی به عنوان یکی از باکیفیت‌ترین فرش‌های دستباف ایران شناخته می‌شود و با طرح‌ها و رنگ‌های خاص خود توجه بسیاری را جلب می‌کند.

آب و هوا و طبیعت

این شهر در منطقه‌ای کوهستانی واقع شده است و دارای آب و هوای چهار فصل است. تابستان‌های معتدل و زمستان‌های سرد از ویژگی‌های آب و هوایی این شهر به شمار می‌آید.پ همچنین، طبیعت این منطقه با کوه‌ها و دشت‌های زیبا، فرصت‌های مناسبی برای فعالیت‌های طبیعت‌گردی فراهم می‌کند.

موقعیت جغرافیایی

این منطقه در مسیرهای ارتباطی مهم واقع شده و به عنوان یک مرکز ارتباطی بین ایران و کشورهای همسایه، از جمله ترکیه و جمهوری آذربایجان، اهمیت دارد. این موقعیت جغرافیایی موجب رونق تجارت و بازرگانی در این منطقه شده است.

لغت نامه دهخدا

تبریز. [ ت ِ ] ( اِ ) سفره. ( لسان العجم شعوری ورق 299 الف ) ( ناظم الاطباء ). نطع. ( ناظم الاطباء ):
چنانکه عام شده نعمت فراوانش
به پیش مردم و حیوان همی کشد تبریز.ابوالمعانی ( از لسان العجم ایضاً ).|| میز و کرسی. || نشیمن. ( ناظم الاطباء ). || نام شعبه ای از موسیقی. ( غیاث اللغات ).
تبریز. [ ت َ ] ( ع مص ) پیدا و آشکار کردن چیزی. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). بیرون آوردن. ( ترجمان علامه جرجانی ) ( زوزنی ). ظاهر و آشکار کردن. ( فرهنگ نظام ). پیدا و گشاده کردن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || سبقت گرفتن اسب رمه را. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ) ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). || رهانیدن اسب سوار خودرا. ( قطر المحیط ). یکسو بردن سوار خود را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || از اقران خویشتن درگذشتن بفضل. ( زوزنی ) ( ترجمان علامه جرجانی ) ( از اقرب الموارد ). افزون شدن بر اقران بفضل و شجاعت. ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
تبریز. [ ت َ ] ( اِخ ) نام شهری است در آذربایجان در اقلیم پنجم... و مردم آنجا اکثر آهنگرند و جلال الدین سیوطی در لب الالباب نوشته که تبریز بالکسر شهری است قریب آذربایجان و این معرب آن است. ( غیاث اللغات ). هدایت در انجمن آرا گوید: در شمال مغرب ایران واقع شده است و از شهرهای معظم بوده بواسطه محاربات سپاه ایرانی و عثمانی و زلزله های مکرر ویرانی یافته اکنون دویست هزار خلق در آنجا موجودند. در سال گذشته که 1283 هَ. ق. بود بمرض وبای عام صد هزار خلق هلاکت یافتند و ما بجانب سراب و اردبیل فرار نمودیم. باری مقابر اولیاء در آن شهر بسیار بوده، آب و هوای سازگار دارد. اکنون چند سال است که ولیعهد پادشاه در تبریز حکمران است، فقیر بحکم شاهنشاه در خدمتش بسر میبرد. ( انجمن آرا ). لقب آن، دارالسلطنه. ( نسخه خطی لغت محلی شوشتر موجود در کتابخانه مؤلف ). نام بزرگترین شهر ایالت آذربایجان. ( فرهنگ نظام ). شهرستان تبریز یکی از شهرستانهای آذربایجان و مرکز استان سوم کشور است، از شمال محدود است بشهرستان مرند و اهر، از جنوب بشهرستان مراغه، از خاور بشهرستان سراب و میانه و از باختر بدریاچه ارومیه و خوی.
آب و هوا: هوای کنار دریاچه ارومیه معتدل نسبةً گرم و مالاریایی است وقسمتهای جلگه، معتدل ولی قسمتهای کوهستانی آن معتدل و سردسیر است.

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع. ] ۱ - (مص م. ) بیرون آوردن، آشکار کردن، پیشی گرفتن. ۲ - (اِ. ) نام مرکز استان آذربایجان شرقی.

فرهنگ فارسی

شهریست مرکز آذربایجان شرقی استان سومجمعیت آن بالغ بر ۵۹۸/۵۷۶ تن. این شهر مکرر پایتخت پادشاهان بوده و ابنیه و آثار معروفی داشته که بسبب هجوم خارجیان و زلزله غالبا خراب شده. آب و هوای آن معتدل و سردسیری است. تلخه رود و مهرانرود از آن میگذرند. دارای معادن زغال سنگ زرنیخ و نمک میباشد.
شعبه ای موسیقی.
سفره یا میز و کرسی یا نام شعبه از موسیقی.

جملاتی از کلمه تبریز

تبریز از تو فخر به اینت مسلم است صد تاج را به ریشه دستار بشکنی
بود گُمانم که چون امیر ز تبریز رفت به بختِ سعید و دولت مقبل
شمس تبریز است باغ عشق را هم طراوت هم نما هم باغبان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال جذب فال جذب فال فرشتگان فال فرشتگان فال نخود فال نخود