رایگان به معنای آن است که هیچ هزینهای برای به دست آوردن چیزی نیاز نیست. به عبارت دیگر، هنگامی که چیزی به صورت رایگان ارائه میشود، به این معنی است که افراد میتوانند از آن بهرهمند شوند بدون اینکه برای آن پولی پرداخت کنند. این میتواند شامل کالاها یا خدمات مختلف باشد که به راحتی در دسترس عموم قرار دارند. در واقع، مفهوم رایگان، دسترسی آسان و بدون مانع به منابع و امکانات را به همراه دارد و به کاربران این امکان را میدهد که بدون دغدغه مالی از آنها استفاده کنند. بنابراین، هر چیزی که به صورت رایگان عرضه میشود، فرصتی است برای استفاده بهینه از امکانات و خدمات موجود، بدون نگرانی از هزینهها و قیمتها.
رایگان
لغت نامه دهخدا
دریغ آن سوار گرانمایه شیر
که افکنده شد رایگان خیرخیر.فردوسی.بنام بزرگان و آزادگان
کز ایشان جهان یافتی رایگان.فردوسی.نه این باشد آیین آزادگان
همی تن به کشتن دهی رایگان.فردوسی.کجا گیو گودرز کشوادگان
که سردار باید همی رایگان.فردوسی.بزرگان و بادانش آزادگان
نوشتند یکسر همه رایگان.فردوسی.گفتم که رایگان نگرفته ست مملکت
گفتا که مملکت نتوان یافت رایگان.عنصری.اندر ایران از عطای تو به زایر زین سپس
زرّ نستاندستاننده ار دهندش رایگان.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [عامیانه، مجاز] صمیمی.
۳. (قید ) بدون دریافت حق الزحمه.
۴. ‹راهگان› [قدیمی] چیزی که در راه پیدا کنند.
۵. [قدیمی، مجاز] پَست، بی ارزش.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - آنچه که در راه یابند. ۲ - مفت مجانی. ۳ - باطل بیهوده عبث.
دهی است از دهستان حاجیلو بخش کبود راهنگ شهرستان همدان.
ویکی واژه
مفت، مجانی.رایگان
باطل، بیهوده.بدردنخور
جمله سازی با رایگان
لایق شناسی از کرم خود که بردرت من جان برایگان دهم و نان به زر خرم
همچنین کرایه اتوبوس های برقی کرج رایگان است.
بر سکه گر نگار کنی شکل دست خویش بر زر رقم شود که: ببخشید رایگان