مغلق

مغلق‌نویسی به معنای دشوارنویسی است و یکی از مشکلات رایج در نگارش به شمار می‌آید. این پدیده بیشتر در میان برخی نویسندگان در حوزه‌های مختلف علمی مشاهده می‌شود. نویسندگانی که به این سبک می‌نویسند، معمولاً بر این باورند که اگر متنی پیچیده و دشوار باشد، ارزش علمی بیشتری دارد. اما این دیدگاه نادرست است و در واقع، نگارش باید بر پایه سادگی و وضوح باشد. ساده‌نویسی نه‌ تنها فهم مطلب را برای خواننده آسان‌تر می‌کند، بلکه ارتباط بهتری میان نویسنده و مخاطب برقرار می‌سازد. در نهایت، هدف از نوشتن انتقال اطلاعات و ایده‌ها به شیوه‌ای قابل فهم و جذاب است.

لغت نامه دهخدا

مغلق. [ م ِ ل َ ] ( ع اِ ) تیری است از تیرهای قمار یا تیر هفتم در مضعف قمار. ج، مغالیق، مغالق. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و گویند مغالق از صفات تیرهایی است که به هدف خورد و از نامهای آن نیست.( از اقرب الموارد ). || کلیدان. ( ناظم الاطباء ). مِغلاق. ( اقرب الموارد ). و رجوع به مغلاق شود.
مغلق. [ م ُ ل َ ] ( ع ص ) بسته. ( دهار ): باب مغلق؛ در بسته. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ): و اگرچه کرم این بزرگان مغلق ابد است و چشمه سخای این مهتران منجمد سرمدی. ( منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 250 ). درهای داد و انصاف که بواسطه و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان مفتوح و گشاده است مغلق ماندی. ( جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 1 ص 13 ). || مشکل. مسأله دشوار و غامض. 
|| کلامی که دریافت معنی آن دشوار باشد. ( غیاث ).کلام مبهم و مشکل. ( از اقرب الموارد ). مشکل و دشوار و غامض و مجمل و چیزی که درک معنای آن دشوار باشد. ( ناظم الاطباء ). پوشیده. پیچیده. بغرنج: عبارات مغلق. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
مغلق. [ م ُ غ َل ْ ل َ ] ( ع ص ) بسته. مُغلَق
از فضل به یک حدیث او الکن 
بگشاید صد در مغلق را.قطران ( دیوان چ محمد نخجوانی ص 12 ).و رجوع به تغلیق و مغلق شود.

فرهنگ معین

(مُ لَ ) [ ع. ] (اِمف. ) مشکل، دشوار، غامض.

فرهنگ عمید

۱. دشوار، مبهم.
۲. [قدیمی] بسته شده.

فرهنگ فارسی

بسته شده، کلام مغلق: سخنی که فهم آن دشوارباشد، سخن پیچیده ومشکل
۱ - ( اسم ) بسته شده ( در و مانند آن ). ۲ - ( صفت ) دشوار سخت مشکل: [ عبارت مغلق ].
بسته مغلق

ویکی واژه

مشکل، دشوار، غامض.درهم تنیده. پیچیده.

جملاتی از کلمه مغلق

میکند ابن یمین نیز در احوال جهان فکر تا حل شودش مسئله مغلق او
و پرسیدند از ملامت گفت: راه این بر خلق دشوار است و مغلق اما طرفی بگویم رجاء مرجیان و خوف قدریان صفت ملامت بود یعنی در رجا چندان برفته باشد که مرجیان تا بدان سبب همه کس ملامتش می‌کنند و در خوف چندان سلوک کرده باشد که قدریان تا از آن جهت همه خلق ملامتش می‌کنند تا او در همه حال نشانهٔ تیر ملامت بود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم