یکنواخت به معنی یکسان، هموار یا یکپارچه بودن است. وقتی چیزی یکنواخت است، به معنی این است که بخش های مختلف آن از نظر شکل، رنگ، اندازه یا ویژگی های دیگر همانند هم هستند و اختلاف زیادی بین آنها وجود ندارد. به طور کلی، یکنواخت بودن به هماهنگی و یکنواختی اشاره دارد.
یک نواخت
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
۱- یکسان. ۲- یک آوا: چکه های باران... باصدای یکنواختی با آهنگ ساز می آمیخت.
جملاتی از کلمه یک نواخت
آرمیک نواختن گیتار را از شش سالگی آغاز کرد. در نوجوانی به باشگاههای شبانه میرفت و گیتار مینواخت.
خداوند چنانکه از همّت عالی وی سزید، دل بنده در باب حصیری نگاه داشت و بنده تا بزید در باب این یک نواخت نرسد. و حصیری هرچند مردی است گزاف کار و گزافگوی، پیر است و حقّ خدمت قدیم دارد و همیشه بنده و دوستدار یگانه بوده است خداوند را، و بسبب این دوستداری بلاها دیده است. پسرش بخردتر و خویشتندارتر از وی است و همه خدمتی را شاید، و چون ایشان دو تن دربایستنی زودزود بدست نیایند. و امروز میباید که خداوند را بسیار بندگان و چاکران شایسته دررسند، پس بنده کی روا دارد این چنین دو بنده را برانداختن؟