یخ کردن

یخ کردن یکی از روش‌های متداول برای حفظ و نگهداری مواد غذایی است که به‌ویژه در فصول گرم سال اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. این فرآیند از طریق کاهش دما و تبدیل آب موجود در مواد غذایی به یخ، از رشد باکتری‌ها و فساد جلوگیری می‌کند. این عمل می‌تواند برای انواع مواد غذایی، از جمله میوه‌ها، سبزیجات، گوشت و حتی غذاهای پخته‌شده مناسب باشد. برای یخ کردن مؤثر، لازم است که مواد غذایی به‌طور مناسب آماده شوند و در بسته‌بندی‌های مناسب قرار گیرند تا از ورود هوا و رطوبت جلوگیری شود. همچنین،  می‌تواند طعم و ارزش غذایی مواد را نیز حفظ کند، به شرطی که به درستی انجام شود. به این ترتیب، یخ کردن نه تنها یک روش ساده و کارآمد برای نگهداری مواد غذایی به‌شمار می‌آید، بلکه به ما این امکان را می‌دهد که از مواد تازه و سالم در طول سال استفاده کنیم. با رعایت نکات صحیح یخ کردن، می‌توانیم از هدر رفت غذا جلوگیری کرده و به صرفه‌جویی در هزینه‌ها کمک کنیم.

لغت نامه دهخدا

یخ کردن. [ ی َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) نیک سرد شدن. ( ناظم الاطباء ). یخ بستن. بسته شدن آب و موج و مانند آن. ( از آنندراج ):
شود افسرده صاف دل ز سکون
آب یخ می کند چو استاده ست.شفیع اثر ( از آنندراج ). || سرد شدن. گرمی از دست دادن: نهار یخ کرد. غذا یخ کرد. ( یادداشت مؤلف ). || در تداول عامه، چاییدن. از دست دادن حرارت طبیعی. نفوذ کردن سرما در اندامی: پاها و دستهایم یخ کرد. || بی رونق شدن.
- بازار کسی یخ کردن؛ سرد شدن بازار او. از رونق افتادن بازار وی. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ معین

( ~. کَ دَ ) (مص ل. ) ۱ - بسیار سرد شدن. ۲ - (عا. ) کنایه از: بسیار متعجب شدن. ۳ - وا رفتن، دمغ شدن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- بسیارسرد شدن. ۲- دچارسرمای سخت گشتن. ۳- سخت متحیر و مبهوت ماندن. ۴ - وارفتن دمغ شدن ناراحت شدن براثر بیمزگی شخص ثالث.یا یخ کردن کسی. گرفتن. ۱ - کارااورونق یافتن.یا یخ کردن کسی نگرفتن. ۱ - رونق نیافتن. ۲ - مورد توجه قرارنگرفتن.

ویکی واژه

بسیار سرد شدن.
کنایه از: بسیار متعجب شدن.
وا رفتن، دمغ شدن.

جملاتی از کلمه یخ کردن

"وظیفهٔ بزرگی دارد و آن سیخ کردن مو بر اندام بچه هاست"
میخ کردن سکه باشد گرد نامه نقش آن جرمزه میدان سفرع کردن مسافر ره نورد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال شمع فال شمع فال تماس فال تماس