گلریزان
فرهنگ عمید
۲. مراسمی ویژه در زورخانه برای جمع آوری پول به منظور کمک به یکی از اعضا.
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
معنی: گلریز، گل افشان، گلباران، مراسم گلریزی به سر عروس و د اماد یا به سر پهلوان در زورخانه، ( = گلباران )
دانشنامه آزاد فارسی
جمله سازی با گلریزان
سرخ رو می گردد از ریزش کف احسان ما چون خزان در برگریزان است گلریزان ما
خوش بهاری می رسد میخانه ها سامان کنید برگ عیش آماده بهر جشن گلریزان کنید
میتواند دشت را از گریه گلریزان کند چشم پاک من شود گر یک نظر گلچین او
به عقل شیشه دل باشد گران حرف ملامتگر سر دیوانه گلریزان شمارد سنگباران را
نماند آرایشی بهر نشاط روز وصل از بس گل چاک گریبان، صرف گلریزان دامن شد
غازه را آتش از آن چهره دگر در جان است حوض آیینه ز رخسار تو گلریزان است