گران روح

لغت نامه دهخدا

گران روح. [ گ ِ ] ( ص مرکب ) بدخوی. حِلقِد. ( منتهی الارب ).

فرهنگ معین

( ~. ) (ص مر. ) [ فا - ع. ] بدخوی، بدمعاشرت. مق سبک روح.

فرهنگ فارسی

بدخوی بد معاشرت گران جان مقابل سبک روح.

جمله سازی با گران روح

پس از صدور فرمان مشروطه، آقا نورالدین عراقی اوّلین انجمن ولایتی را به همراه دیگران روحانیون نوگرا تأسیس نمود. پس از به توپ بسته شدن مجلس و دوران استبداد صغیر، آزادی‌خواهان اراک به خاطر حضور پر نفوذ آقا نورالدین عراقی کمتر از دیگر نقاط ایران مورد آزار و اذیت قرار گرفتند.
وجود خود بیک ره برفکندست نه همچون دیگران روحی زندمست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چسی یعنی چه؟
چسی یعنی چه؟
رویش یعنی چه؟
رویش یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز