گدار یا آبنما به قسمتی از سطح یک جاده اطلاق میشود که ارتفاع کمی دارد و آب از روی آن عبور میکند. این پدیده بهطور طبیعی شکل میگیرد و ناشی از عبور یک نهر یا جویبار از سطح جاده است. آبنما یک سازه مصنوعی است که به منظور ایجاد نمایی زیبا از آب، مانند فواره، طراحی شده است. این سازهها معمولاً در مکانهای عمومی نظیر پارکها، میدانها و محوطههای ویلایی و خانگی به کار میروند تا فضایی دلانگیز و جذاب ایجاد کنند. آبنماها عموماً از یک پمپ آب، لولهها و یک یا چند نازل تشکیل میشوند که آب را به هوا پرتاب کرده و در اشکال مختلفی مانند فوارههای عمودی، آبشار و یا پاششهای آب بر روی سطح زمین یا اشیایی مانند مجسمهها به نمایش میگذارند.
گدار
لغت نامه دهخدا
گدار. [ گ ُ ] ( اِ ) معبر. ممر: اسگدار؛ اسب گدار. گاوگدار. کبک گدار.
- بی گدار به آب زدن؛ بی احتیاط به کاری قیام کردن. بی فکر کاری را انجام دادن.
فرهنگ معین
(گُ ) (اِ. ) معبر و گذرگاه در آب، پایاب، جای کم عمق رودخانه که می توان پهنای آن را بدون شنا کردن پیمود.
فرهنگ عمید
۱. گودی ته دره.
۲. جایی از رودخانه که خشک و بی آب باشد.
۳. گذار و عبور.
۴. معبر و گذرگاه.
فرهنگ فارسی
گودی ته دره وجائی ازرودخانه که خشک وبی آب باشد
۱ - ( اسم ) محل عبور معبر: اسب گدار کبک گدار ۲ - گذرگاه میان کویر باتلاق رودخانه. یا بی گدار باب زدن. بی احتیاط بکاری قیام کردن ملاحظ. اطراف و جوانب کار را نکردن.
دانشنامه عمومی
گدار یا آبنما ( به انگلیسی: Ford ( crossing ) ) به بخشی از سطح یک راه گفته می شود که دارای ارتفاع کمی است و آب از روی آن عبور می کند. گدار به طور طبیعی ایجاد می شود و حاصل عبور یک نهر یا جویبار از روی سطح جاده است.
ویکی واژه
پایاب، معبر، جایی از رودخانه که گودی کمی دارد و میتوان از آن گذشت.
معبر و گذارگاه در آب، جای کم عمق رودخانه که میتوان پهنای آن را بدون شنا کردن، پیمود.
گُداْر: در گویش گنابادی یعنی جویا شدن از حال و احوال، پرس و جو از کاری یا چیزی یا کسی، قنات، کاریز، راه عبور از کوه
جمله سازی با گدار
💡 بتا زیبا و نیکویی رها کن این گدارویی اگر چشم تو سیرستی فلک ما را حشم بودی
💡 چه خوش زد این مثل آن مرد هشیار سخنهای چنین از یاد مگدار
💡 چو آخر بایدت رفتن ازین ده ز اول بار اگر بگداریش به