چهار راه

چهار راه، مفهومی است که در زندگی انسان‌ها به عنوان نمادی از انتخاب و تصمیم‌گیری مطرح می‌شود. در هر مرحله از زندگی، انسان‌ها با گزینه‌های مختلفی روبرو هستند که هر کدام از آن‌ها می‌تواند مسیر آینده را تغییر دهد. این چهار راه به مثابه تقاطع‌هایی در زندگی ما عمل می‌کند که در آن نیاز به تفکر عمیق و بررسی دقیق گزینه‌ها داریم. هر انتخابی که در این چهار راه انجام می‌دهیم، می‌تواند تأثیرات عمیق و گاهی غیرقابل پیش‌بینی بر زندگی ما و اطرافیان‌مان داشته باشد. به همین دلیل، ضروری است که در مواجهه با این تقاطع‌ها، با دقت و آگاهی تصمیم بگیریم و به عواقب هر یک از انتخاب‌های خود توجه کنیم. در واقع، چهار راه‌ها به ما یادآوری می‌کنند که زندگی مملو از فرصت‌ها و چالش‌هاست و ما باید با خردمندی و درایت به سمت انتخاب‌هایی برویم که نه تنها به نفع خودمان، بلکه به نفع جامعه و اطرافیان‌مان نیز باشد. در نهایت، این موضوع نشان می‌دهد که قدرت انتخاب در زندگی ما اهمیت زیادی دارد و باید با درک کامل از پیامدهای آن، به سمت بهترین گزینه‌ها حرکت کنیم.

لغت نامه دهخدا

چهارراه. [ چ َ / چ ِ ] ( اِ مرکب ) جائی که دو راه یا دو کوچه همدیگر را قطع کنند. محل تقاطع دو کوچه یا دو راه یا دو خیابان. آنجا که از چهار جهت و سوی گذر و معبر ممتد گردد و هر معبری راهی مقابل خود و ممتد در جهت مخالف خود داشته باشد. رجوع به چارراه شود.
- سر چهارراه؛ ملتقای گذرهای چهارگانه یا نقاط متصل به محل تقاطع. حوالی جائی که از هر جهت از جهات چهارگانه آن گذر و معبری بیرون رفته باشد.
چهارراه. [ چ َ/ چ ِ ] ( اِ مرکب ) داروئی است. و صاحب ذخیره خوارزمشاهی در ترکیب معجون شلیثا نام آن آرد و به تازی آن را تراب اربعه گویند. ( یادداشت مؤلف ).
چهارراه. [ چ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان. در 12هزارگزی باخترلنده مرکز دهستان واقع است. 100 تن سکنه دارد. از چشمه آبیاری میشود. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع آنان دستی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
چهارراه. [ چ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جاوید بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون. در 15هزارگزی خاور فهلیان و 4 هزارگزی خاور شوسه کازرون به بهبهان واقع است. 300 تن سکنه دارد. از چشمه آبیاری میشود، محصولش غلات، حبوبات و برنج است. شغل اهالی زراعت و قالی بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
چهارراه. [ چ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان لاین بخش کلات شهرستان دره گز، 165 تن سکنه دارد. از رودخانه آبیاری میشود. محصولش غلات و بنشن است. شغل اهالی زراعت و مالداری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
چهارراه. [ چ َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از بخش سمیرم شهرستان شهرضا. در 46هزارگزی جنوب باختر سمیرم واقع است. 51 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

فرهنگ عمید

جایی در خیابان یا کوچه که خیابان یا کوچۀ دیگر آن را قطع کند و به چهار سمت راه پیدا کند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) میدانی که ملتقای چهار خیابان باشد جایی که از آن چهار راه منشعب شود.
ده کوچکیست از بخش سمیرم شهرستان شهرضا.

جملاتی از کلمه چهار راه

شماری از شهروندان عصر شنبه ۹ مردادماه با تجمع در چهار راه ولیعصر و تئاتر شهر تهران در حمایت از اعتراضات خوزستان شعار دادند. معترضان ضمن خواندن سرود اعتراضی «یار دبستانی»، شعارهایی از جمله «کشور آب ندارد، فشار ادامه دارد»، سر داده‌اند.
مقبره سید گلبازخان مربوط به دوره پهلوی اول - ۸۰ سال است و در کرمان، میدان مشتاق، خیابان ۱۷ شهریور، بعد از چهار راه انقلاب، نبش کوچه شماره ۵ واقع شده و این اثر در تاریخ ۷ اسفند ۱۳۸۶ با شمارهٔ ثبت ۲۱۴۹۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
بهنمیر در چهار راهی قرار دارد که از یک سو به بابلسر، از سویی به بابل، از سویی به کیاکلا و قائمشهر و از سوی دیگر به جویبار و ساری مرتبط می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم