پیل الکتریکی یک دستگاه است که انرژی شیمیایی را به انرژی الکتریکی تبدیل میکند. این دستگاه معمولاً از دو الکترود (کاتد و آند) و یک الکترولیت تشکیل شده است. در هنگام واکنش شیمیایی، الکترونها از یک الکترود به الکترود دیگر منتقل میشوند و جریان الکتریکی تولید میشود. پیلهای الکتریکی در انواع مختلفی مانند پیلهای گالوانی، سوختی و باتریها وجود دارند. این فناوری در تأمین انرژی برای دستگاههای الکترونیکی، خودروهای الکتریکی و سیستمهای انرژی تجدیدپذیر کاربرد دارد.

پیل
لغت نامه دهخدا
پیل. ( اِ ) فیل.کلثوم. مَرْدی ̍. عرداد. ( منتهی الارب ). بر وزن و معنی فیل است. ( آنندراج ). رجوع به فیل شود:
نیل دهنده تویی بگاه عطیت
پیل دمنده بگاه کینه گزاری.رودکی.و اندر دشتها و بیابانهای وی ( هندوستان ) جانوران گوناگونند چون، پیل و گرگ و طاووس و کرکری و طوطک و شارک و آنچه بدین ماند. ( حدود العالم ). و اندر وی ( نوبین به هندوستان ) پیلانند عظیم با قوت چنانک در هندوستان جائی دیگر نیست. ( حدود العالم ).
فرهنگ معین
[ فر. ] (اِ. ) دستگاهی که نیروی حاصل از فعل و انفعالات شیمیایی را به صورت الکتریستة جاری درمی آورد.
فرهنگ عمید
* پیل خشک: (برق ) پیلی به شکل استوانه ای از روی با میله ای از زغال در وسط استوانه و خمیری از دانه های زغال و بی اکسید منگنز اشباع شده با محلول نشادر.
= فیل
فرهنگ فارسی
دستگاهی که نیروی حاصل از فعل و انفعال شیمیایی را بصورت الکتریسیت. جاری در می آورد و آن شامل اقسام ذیل است. یا پیل بیکرمات. الکترولیت این پیل بیکرمات پتاسیم ( جسم اکسیژن دهنده و مانع عمل پلاریزاسیون و جوهر گوگرد است. قطب منفی آن میله ای از روی است که هر وقت لازم نباشد میتوان بوسیل. پیچی آنرا بیرون از مایع زغال نگاهداشت. قطب مثبت آن نیز دو میل. قرع است تکه در طرفین روی قرار دارد. نیروی محرک این پیل تقریبا دو ولت و مقاومت داخلیش کم است. یا پیل خشک. بمنظور سهولت حمل و نقل و جلوگیری ازریختن محلول نشادر تیغ. روی پیل لکلانشه را در این پیل بصورت ظرف استوانه یی شکل ساخته و در آن مخلوطی از خاکه ارهگلیسیرین و نشادر میریزند. یاپیل دانیل.دستگاهی که مجموع. آن از یک ظرف پر از الکترولیت جوهر گوگرد رقیق و قطبهای آن از تیغه های مس و روی است تشکیل شده و ضمنا مقداری محلول رکات کبود برای جلوگیری از عمل پلاریزاسیون ( فاسد شدن پیل ) بدان اضافه کنند و بوسیل. یک جدار متخلخل آنرا از محلول جوهر گوگرد جدا سازند. در این فعل و انفعالات بتدریج از وزن تیغ. روی کاسته شده بر وزن تیغ. مس افزوده میگردد و همچنین مقدار کات کبود در نتیج. تجزیه کم میشود. مقاومت داخل این پیل تقریبا یک اهم و نیروی محرک آن تقریبا یک ولت است.دانیل فیزیک دان و شیمی دان انگلیسی مخترع پیل مذکور است. یا پیل فری. این پیل مانند پیل لکلانشه است و بجای استعمال بی اکسید منگنز میل. زغال قرع را بزرگتر و متخلخل ساخته اند. قطب منفی آن نیز یک صفحه روی است که در ته ظرف قرار دارد. یا پیل لکلانشه. الکترولیت این پیل محلول نشادر است و قطب مثبت آن تیغ. زغالی است که اطراف آنرا با مخلوط براد. زغال و بی اکسید منگنز ( که اکسیژن دهنده و مانع پلاریزاسیون میشود ) پوشانیده اند و قطب منفی آن از روی میباشد. قو. محرک. این پیل تقریبا ۱/۵ ولت و مقاومت داخلی آن یک اهم است. لکلانشه مهندس فرانسوی مخترع پیل مذکور است. یا پیل ولتا. پیل ولتا مجموعه ایست از دو میل. فلزی غیر همجنس و یک محلول هادی که میتواند نیروی شیمیایی را به نیروی الکتریکیتبدیل نماید مانند ظرفی که محتوی محلول اسید سولفوریک ( جوهر گوگرد ) باشد و دو میل. فلزی از مس و روی در آن فرو برند و هر یک از آنها را بقطع. سیمی متصل سازند. در این صورت پیل ساد. ولتا را خواهیم داشت.ولتا فیزیکدان معروف ایتالیایی اول کسی است که ثابت کرد هر گاه دو میل. فلزی غیر همجنس را در یک محلول هادی وارد کنند جریان برق تولید میشود و بدین ترتیب ولتا اولین پیل را ساخت و آن بنام وی موسوم گشت.
نام موضعی حدود اترار
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
مساحت این ناحیه ۶٫۶۴۸ کیلومتر مربع و جمعیت آن در حدود ۸۸٫۰۰۰ نفر می باشد و دو سوم جمعیت این ناحیه در ماندورا زندگی می کنند. این منطقه دارای ذخایر عظیم بوکسیت می باشد که استخراج آن، عمده اشتغال ااهالی منطقه را فراهم کرده است. استخراج طلا و آلومینیوم و همچنین کشاورزی، دیگر مشاغل ساکنان را به ترتیب اهمیت تشکیل می دهد. پیش از استقرار مهاجران اروپایی در سال ۱۸۲۹، بومیان استرالیا در این منطقه ساکن بودند. نام این منطقه از نام توماس پیل اخذ شده که نخستین کلونی این منطقه را در جوار رودخانه قو بنا کند.
پیل (تیرول). پیل تیرول ( به آلمانی: Pill ) یک منطقهٔ مسکونی در اتریش است که در شواس واقع شده است. پیل تیرول ۲۰٫۹ کیلومتر مربع مساحت دارد ۵۵۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
ویکی واژه
پیل (pil)
یا فیل. ممکن است اصطلاح باستانی میان پیل و فیل، پیل صحیحتر باشد و پی در ساختار کلمه به معنی چربی عامل چاقی و بزرگی است. درفش بزرگان و پیل و سپاه..... بسازید روشن یکی زرمگاه
یکی از مهرههای شطرنج به شکل فیل.
دستگاهی که نیروی حاصل از فعل و انفعالات شیمیایی را به صورت الکتریستة جاری درمی آورد.
(بوشهری، نگارش گویشنما) پول
جملاتی از کلمه پیل
از پیکر پیل تا پر مور کس نیست که نیست بر وی این زور
کمندی به فتراک بر شصت خم که پیل ژیان را کشیدی به دم
با دوزخ شهمات خواهم کردنش در عرصه گاه کز دو زلف خویش طرحش داده پیل و فرس
دو دندان ورا همچو دندان پیل به تن ژنده پیل و به چهره چو نیل
پیل و شیر از تو در سلاسل و بند گرگ و گور از تو در شکنج و حصار