واو
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
* واو مجهول: (ادبی ) مصوّتی میان او (u
* واو معدوله: (ادبی ) واوی که نوشته می شود ولی خوانده نمی شود: خواب، خواهر.
* واو معروف: ِ(ادبی ) واوی که نوشته و خوانده می شود: خوب، نیکو، دور.
فرهنگ فارسی
یا رنگ آب. جمع واوات
دانشنامه عمومی
واو (حرف). واو، دیگما ( بزرگ Ϝ، کوچکϝ; ( به یونانی: ϝαῦ, δίγαμμα ) ) یک حرف کهن الفبای یونانی است. این حرف در اصل برای نشان دادن صدای /w/ به کار می رفت اما امروزه در اعداد یونانی برای ۶ به کار می رود.
ویکی واژه
جمله سازی با واو
بیش از این نیست به نقش دهنت نسبت من که میان من واو تا به عدم یک موی است
اول سخنم چو از زبان برخیزد واول حرفم چو از بیان برخیزد
تا بر کنار حسن نشست ابرویت چو نون دارم چو واو غرقه دلی در میان خون
عالمی بینم بر درگه اوخواسته خواه واو همی گوید هر کس را کآری و نعم
من بتقصیر سزاوار بدی بودم واو نیکویی کرد فزون از حد اندازه و مر