همت

همت

کلمه همت به معنای اراده، تلاش، کوشش، و عزم است. این واژه در زبان فارسی به طور خاص به معنای تلاش و کوشش در جهت دستیابی به هدف یا انجام کاری با جدیت و انگیزه بالا به کار می‌رود. همت به نوعی نشان‌دهنده روحیه و عزم فرد در مواجهه با مسائل و مشکلات است.

کاربرد:

همت به عنوان یک واژه انگیزشی و تشویق‌کننده در متون ادبی، اشعار، و سخنرانی‌ها به کار می‌رود. به عنوان مثال، در توصیف افرادی که با تلاش و کوشش به موفقیت دست می‌یابند، از این واژه استفاده می‌شود.

در فرهنگ ایرانی، همت به عنوان یک ارزش اخلاقی و اجتماعی مورد توجه قرار دارد و به معنای تلاش برای بهبود شرایط فردی و اجتماعی است.

مفاهیم مرتبط:

کوشش: به معنای سعی و تلاش در انجام کاری.

عزم: به معنای اراده و تصمیم قاطع برای انجام کاری.

قصد کردن: قصد و نیت قوی فرد در دستیابی به اهدافش.

خواستن: به معنای تمایل و اراده برای داشتن یا انجام چیزی.

بلندنظری: به معنای داشتن دیدگاه وسیع و بلندپروازی در اهداف و آرزوها.

دلیری و شجاعت: به معنای ایستادگی در برابر مشکلات.

کمال مطلوب: به معنای تلاش برای رسیدن به کمال و تحقق اهداف عالی.

لغت نامه دهخدا

همت. [ هَِ م ْ م َ ] ( ع اِمص، اِ ) همة. اراده و آرزو و خواهش و عزم. ( ناظم الاطباء )

فرهنگ معین

(ه مَُ ) [ ع. همة ] ۱ - (مص م. ) قصد کردن. ۲ - خواستن. ۳ - (اِمص. ) اراده، قصد. ۴ - خواست. ۵ - سعی، کوشش. ۶ - (اِ. ) ارادة قوی، عزم جزم. ۷ - بلندنظری، سعة صدر. ۸ - دلیری، شجاعت. ۹ - کمال مطلوب.

فرهنگ عمید

۱. قصد.
۲. اراده و عزم قوی.
۳. بلند طبعی.

فرهنگ فارسی

قصد، اراده وعزم قوی، همم جمع
۱ - ( مصدر ) قصد کردن. ۲- خواستن. ۳- ( اسم ) قصد: سفیان گفت: خدای ترا بدین همت نیکو ثواب دهد. ۴ - خواست. ۵ - ( اسم ) اراد. قوی عزم جزم: همت خسروانه آنرا بر امرا و لشکریان قسمت فرمود. ۶ - آرزو خواهش: شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا بر منتهای همت خود کامران شدم. ( حافظ ) ۷ - کوشش سعی. ۸ - کمال مطلوب غایت آرزو. ۹ - دلیری شجاعت. ۱٠- بلند نظری سع. صدر: هم. فضایل انسانی ارواحاصل و هم. شمایل پادشاهی اورا موجود صورتی زیبا وهمتی کامل و شفقتی شامل... جای داد. ) یا پستی همت. کوته نظری: از دنائت طبع و پستی همت روزها تناول طعام نکند. ۱۱ - فال نیک. ۱۲ - توجه قلب و قصد اوست بجمیع قوای روحانیه بجانب حق برای حصول کمال خود یا برای دیگری ( تعریفات ): مصطفی گفت: ای بهمت بس بلند رو که شیخت را برون کردم زبند. همت عالیت کار خویش کرد دم نزد تا شیخ را در پیش کرد. ( منظق الطیر ): شاه منصور واقف است که ما روی همت بهر کجابنهیم. دشمنان را ز خون کفن سازیم دوستان را قبای فتح دهیم. ( حافظ ).
در روغن نهان شدن

فرهنگ اسم ها

اسم: همت (پسر) (عربی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: hemmat) (فارسی: هِمت) (انگلیسی: hemmat)
معنی: اراده، انگیزه، بلند نظری، جوانمردی، آرزو، و پشتکار قوی برای رسیدن به هدف، بلند طبعی، ( در قدیم ) خواست، ( در تصوف ) توجه قلب با تمام نیروی روحی به خداوند، دعا از صمیم قلب، ( اَعلام ) همت: شهرت محمّد ابراهیم همت [، شمسی] فرمانده ی ایرانی، از مردم قمشه، بنیانگذار کمیته ی انقلاب و سپاه پاسداران آن شهر، در جریان جنگ با عراق از فرماندهان و سازمان دهندگان نیروهای زمینی بود و در حین عملیات جنگی شهید شد، انگیزه و پشتکار قوی برای رسیدن به هدف

جملاتی از کلمه همت

همتی کو که دلان از عیش جهان بردارم گل به بلبل دهم و برگ خزان بردارم
به گام کام بساط زمانه را بسپر که پای همت تو چون ملک فلک سپرست
این کتاب در دو جلد به زبان عربی به همت و تحقیق احمد حسینی اشکوری از طرف انتشارات مکتبه الأندلسِ بغداد در سال ۱۳۸۵ ق به چاپ رسیده‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم