نقاط

واژه نقاط جمع کلمه «نقطه» است و معانی مختلفی دارد که بسته به زمینه استفاده، می‌تواند متفاوت باشد. در ادامه به بررسی معانی مختلف این واژه می‌پردازیم:

معانی نقاط

نقطه به معنای مکان: در ساده‌ترین معنا، نقطه به یک مکان یا موضع خاص در فضا اشاره دارد. این مفهوم ممکن است در هندسه، نقشه‌کشی یا در توصیف موقعیت‌ها به کار برود.

نقطه در هندسه: در ریاضیات و به ویژه در هندسه، نقطه به یک واحد بنیادی اشاره دارد که هیچ بعدی ندارد و تنها موقعیت را مشخص می‌کند. برای مثال، در یک نمودار دو بعدی، هر نقطه می‌تواند با مختصات (x, y) مشخص شود.

نقطه به معنای علامت: نقطه می‌تواند به علامتی اشاره کند که در نوشتار برای پایان جملات (نقطه پایانی) یا برای جدا کردن اجزا (نقطه ویرگول) استفاده می‌شود.

موقعیت جغرافیایی: در جغرافیا، نقاط به مکان‌های خاصی در روی زمین اشاره دارند، مانند نقاط دیدنی.

لغت نامه دهخدا

نقاط. [ ن َق ْ قا ] ( ع ص ) نقطه گذارنده بر حرف. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). آنکه کراسه را نقط زند. ( مهذب الاسماء ). نقطه زن. نقطه کننده. ( فرهنگ خطی ). نقطه نهنده.
نقاط. [ ن ِ ] ( ع اِ ) ج ِ نقطه. رجوع به نقطه شود. || قطعات پراکنده: نقاط من الکلام و نقط؛القطع المتفرقة منها. ( منتهی الارب ). || نواحی. مناطق. مواضع: نقاط گرمسیر، نقاط سوق الجیشی.

فرهنگ معین

(نُ ) [ ع. ] (اِ. ) جِ نقطه.

فرهنگ عمید

= نقطه

فرهنگ فارسی

جمع نقطه
( اسم ) جمع نقطه.
جمع نقطه است. یا قطعات پراکنده. نقاط من الکلام و نقط: القطع المتفرقه منها. یا نواحی. مناطق. مواضع. نقاط گرمسیر نقاط سوق الجیشی.

ویکی واژه

جِ نقطه.

جملاتی از کلمه نقاط

بسیاری از آثار ارزشمند ایران که متعلق به تاریخ و تمدن ایرانی است بعد از کشف شدن در نقاط مختلف به کشورهای بیگانه برده شد و در موزه‌های آن‌ها نگهداری می‌شود. یکی از این اشیاء گران‌قیمت آفتابهٔ قدیمی است که به عنوان قدیمی‌ترین آفتابه‌های جهان با قدمت ۲٬۶۰۰ سال شناخته می‌شود که در لرستان کشف شد.
چیست این گردون طلسمی بوالعجب تعویذ دهر سر نمی آرد کسی بیرونش از خط و نقاط
لیکن وجود این نقاط و دوایر قائم بنقطه اولست و او قائم بذات و جز این هر که بداند در زمره اهل توحید احولست و بیخبر از طریق پس هر که در دایره هستی دائر گشت و آن نقطه را بحقیقت بشناخت دربارگاه وجود لوای(من عرف نفسه فقد عرف ربه) افراخت زیرا که حسن عین ذاتست و نقطه دایره صفات نظم.
پادشاه وی را گرامی بداشت و نعمت بخشید و به دیگر نقاط کشور نوشت که ای مردم، هنر آموزید که اگر کشتی شما در دریا شکند، نیز هنر همراه شماست.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال انگلیسی فال انگلیسی فال فنجان فال فنجان فال تاروت فال تاروت