مکذوب. [ م َ ] ( ع ص، اِ ) دروغ. مکذوبة. ( منتهی الارب )( آنندراج ). دروغ. و فی قوله تعالی «وعد غیر مکذوب » وجهان، اما المراد غیر مکذوب فیه او هو مصدر کالمجلود و المعقول. ( ناظم الاطباء ). دروغ. ج، مکاذیب. ( از اقرب الموارد ): بدان معاذیر مکذوب و اقاویل نامحبوب آثار ضعف دل... او ظاهر شد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 146 ).
(مَ ) [ ع. ] (اِ. ) کذب، دروغ. ج. مکاذیب.
کذب، دروغ.
مکذوبه: کذب، دروغ، مکاذیب جمع
( اسم ) کذب دروغ جمع: مکاذیب
[ویکی الکتاب] معنی مَکْذُوبٍ: دروغ
ریشه کلمه:
کذب (۲۸۲ بار)
کذب، دروغ.
مکاذیب.
💡 همیشه عاقبت کینه تو نامحمود چنانکه خاتمت وعده تو نامکذوب
💡 من نه آنم که چون تو کذابی بفریبد به وعد مکذوبم
💡 خندیدم و خندیدنم از بهر خدا بود زیراکه بد آن موعظه مکذوب و مزور
💡 و قیل: المراد بدارکم دار الدّنیا. و قیل: انّما وحّد لانّ المراد بها البلد، ذلِکَ ای ذلک الاجل الّذی اجلتکم وَعْدٌ من اللَّه غَیْرُ مَکْذُوبٍ لیس فیه کذب، ای انّ العذاب نازل بکم بعد ثلاثة ایّام حقیقة، و قیل: مکذوب مصدر کالمعقول و المحصول، یقال ما له معقول، ای عقل.