مهلت

مهلت به معنای مدت زمانی معین و محدودی است که به فرد یا گروهی داده می‌شود تا کاری را انجام دهد یا کاری را به اتمام برساند. به عبارت دیگر، مهلت یعنی فرصتی که برای انجام یک تکلیف، پاسخ دادن، یا اقدام خاصی تعیین شده است.

کاربردها

در امور حقوقی: معمولاً به زمان قانونی یا قراردادی گفته می‌شود که در آن باید عملی انجام شود، مثلاً مهلت پرداخت بدهی. در حقوق، این زمان‌های تعیین‌شده نقش مهمی در حفظ نظم و عدالت دارند و عدم رعایت آن‌ها ممکن است منجر به از دست دادن حقوق قانونی شود.

در زندگی روزمره: ممکن است کسی به دیگری زمان دهد تا کاری را انجام دهد، مثل مهلت تحویل پروژه. این فرصت‌ها به منظور مدیریت زمان و هماهنگی بین افراد و سازمان‌ها تعیین می‌شوند تا امور به موقع انجام شوند.

لغت نامه دهخدا

مهلت. [ م ُ ل َ ] ( ع اِ مهلة ).زمان. اجل. مدت. نفسة. ( منتهی الارب ). فرصت. ( غیاث ): گفتند فرمان برداریم به هر چه فرماید امامهلتی و تخفیفی ارزانی دارد. ( تاریخ بیهقی ص 160 )

فرهنگ معین

(مُ لَ ) [ ع. مهلة ] (اِ. ) درنگ، تأخیر.

فرهنگ عمید

۱. زمان مشخص برای انجام کاری.
۲. (اسم مصدر ) = * مهلت دادن
۳. [قدیمی] زمان.
* مهلت خواستن: (مصدر لازم ) زمان خواستن، فرصت طلبیدن.
* مهلت دادن: (مصدر متعدی ) زمان دادن، فرصت دادن.

فرهنگ فارسی

زمان دادن، درنگ و آهستگی، رفق ومدارا
۱ - ( مصدر ) زمان دادن. ۲ - ( اسم ) آهستگی. ۳ - فرصت درنگ.

ویکی واژه

مهلة
درنگ، تأخیر.

جملاتی از کلمه مهلت

انتظار و مهلت از مقصود تو دورست از آنک‌ چرخ با تو یکدل است و بخت با تو سازگار
ای خوش آن گریه که شوید ز شبم مهلت خواب همچو شمعم ندهد اشک، دمی فرصت خواب
یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت چندان که بازبیند دیدار آشنا را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال تاروت فال تاروت فال سنجش فال سنجش فال تاروت فال تاروت