مفکر

کلمه‌ی «مفکر» در زبان فارسی به فردی اشاره دارد که ذهنی پویا، تحلیل‌گر و توانمند در اندیشیدن دارد و همواره در جست‌وجوی درک عمیق‌تر از مسائل مختلف است. مفکر کسی است که فراتر از ظاهر مسائل نگاه می‌کند و با بررسی علل، روابط و پیامدها سعی در رسیدن به شناخت درست و منطقی دارد، به‌گونه‌ای که تصمیمات و تحلیل‌هایش بر پایه تفکر دقیق و عمیق استوار باشد. این واژه معمولاً برای افرادی به‌کار می‌رود که در حوزه‌های علمی، فلسفی، ادبی، اجتماعی یا سیاسی فعالیت دارند و اندیشه‌هایشان تأثیرگذار و راه‌گشا محسوب می‌شود. مفکر نه‌تنها اطلاعات جمع‌آوری می‌کند بلکه آن‌ها را تجزیه و تحلیل کرده و با دیدی گسترده به مسائل نگاه می‌کند، به‌طوری‌که توانایی ارائه راهکارها و بینش‌های نوآورانه را داشته باشد. مفکر در معنای گسترده‌تر می‌تواند هر کسی باشد که به شکل مستمر و هدفمند به تفکر می‌پردازد و سعی دارد جهان و روابط انسانی را با دیدی آگاهانه و خردمندانه بفهمد. همچنین این کلمه با واژه‌هایی مانند اندیشمند، متفکر و صاحب‌نظر نزدیکی معنایی دارد، اگرچه هر کدام زمینه‌های خاص خود را دارند.

لغت نامه دهخدا

مفکر. [ م ُ ف َک ْ ک ِ ] ( ع ص ) اندیشه نماینده.( آنندراج ). فکرکننده. ( غیاث ). آنکه اندیشه می نماید.( ناظم الاطباء ). اندیشه کننده. اندیشنده:
ز اندیشه غمی گشت مرا جان به تفکر
پرسنده شد این نفس مفکر ز مفکر.ناصرخسرو.
مفکر. [ م ُ ف َک ْ ک َ ] ( ع ص ) اندیشیده شده. آنچه موضوع اندیشه واقعشود. چیزی که درباره آن اندیشیده شود:
ز اندیشه غمی گشت مرا جان به تفکر
پرسنده شد این نفس مفکر ز مفکر.ناصرخسرو.

فرهنگ معین

(مُ فَ کِّ ) [ ع. ] (اِفا. ) اندیشمند.

فرهنگ عمید

فکر کننده، اندیشه کننده.

فرهنگ فارسی

فکرکننده، اندیشه کننده
( اسم ) فکر کننده اندیشه کننده اندیشنده جمع: مفکرین.
اندیشیده شده آنچه موضوع اندیشه واقع شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
قرین رحمت یعنی چه؟
قرین رحمت یعنی چه؟
سعادت یعنی چه؟
سعادت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز