مسلط

مسلط به معنای کسی است که بر یک موضوع، مهارت، یا زمینه خاصی تسلط دارد و قادر است به خوبی آن را درک کند یا انجام دهد. فرد مسلط دارای دانش و تجربه کافی در زمینه‌ای خاص است و می‌تواند به راحتی در آن زمینه فعالیت کند. تسلط بر یک موضوع به فرد اعتماد به نفس بیشتری می‌دهد و او را قادر می‌سازد تا در موقعیت‌های مختلف به خوبی عمل کند.

به عنوان مثال، یک دانش‌آموز می‌تواند در یک موضوع خاص مانند ریاضی یا زبان مسلط باشد.

یک متخصص در زمینه‌های مختلف مانند پزشکی، مهندسی، یا هنر می‌تواند به عنوان فردی مسلط شناخته شود.

لغت نامه دهخدا

مسلط. [ م ُ س َل ْ ل َ ] ( ع ص ) برگماشته. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). شخصی که او را بر کسی گماشته باشند. ( غیاث ) ( آنندراج ). دارای تسلط. زورآور. غالب. حاکم فرمانروا. ( ناظم الاطباء ). مشرف. فائق. سوار بر کار. مستولی. صاحب سلطه. چیر. چیره. 

فرهنگ معین

(مُ سَ لَّ ) [ ع. ] (اِمف. ) چیره شده، تسلُط یافته.

فرهنگ عمید

۱. تسلط یافته، پیروز، چیره.
۲. برگمارده شده.

فرهنگ فارسی

تسلط یافته، پیروز، چیره، برگمارده شده
۱- ( اسم ) تسلط یافته غلبه کرده چیره شده. ۲ - ( صفت ) چیره غالب:... و نیز بر حیوانات زمینی مسلط است. جمع: مسلطین.
برگمارنده کسی را بر کسی

ویکی واژه

چیره شده، تسلُط یافته.

جملاتی از کلمه مسلط

گفتا: و از فتنه دجال یکی آنست که: او را مسلط کنند بر شخصی تا وی را بکشد و پاره‌پاره بکند. آن گه گوید: «انظروا الی عبدی هذا فاننی ابعثه الآن، ثم یزعم ان له ربّا غیری»
در سال ۱۳۳۶ خورشیدی (۱۹۵۷ میلادی) در تهران به دنیا آمد. وی مسلط به زبان‌های ارمنی، انگلیسی، فارسی، فرانسه، ایتالیایی و عربی است. وی مقالات متعددی با مضامین فرهنگی، ادبی و تاریخی نگاشته‌است.
ماریاچی‌ها اغلب تنها مسلط به نواختن یک ساز بوده‌اند (گیتار یا ویالون). اما امروز ماریاجی‌های مدرن که با گروه‌های موسیقی همراهی می‌کنند یا در مراسم بزرگ شرکت می‌کنند معمولاً آشنایی بیشتری با آلات موسیقایی دارند.
ارتش چین برای دانشجویان این امکان را به وجود آورده‌است که پس از گذراندن دوره نظامی مخصوص، به تحصیلات خود ادامه بدهند. افرادی که قصد ورود به نیروی هوایی چین را دارند باید به زبان‌های روسی و انگلیسی مسلط باشند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم