مخزوم

لغت نامه دهخدا

مخزوم. [م َ ] ( ع ص ) سوراخ کرده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). سوراخ کرده بینی. ( ناظم الاطباء ). || مقطوع: شراک مخزوم؛ ای مقطوع. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع. ] (اِمف. ) سوراخ کرده، کسی که بینی اش سوراخ شده باشد.

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱- سوراخ کرده ( بینی و جز آن ). ۲ - کسی که بینی اش سوراخ شده باشد.

ویکی واژه

سوراخ کرده، کسی که بینی اش سوراخ شده باشد.

جمله سازی با مخزوم

سپس او با عبدالرحمن بن عبدالله مخزومی ازدواج کرد. آنها سه پسر و دو دختر داشتند، ابراهیم الاحوال، موسی، ام‌حمید و ام‌عثمان
ابراهیم بن علی قرشی مخزومی شهرت‌یافته به ابن ظهیره و لقب‌گرفته به برهان‌الدین (۱۴۲۲–۱۴۸۲م) فقیه شافعی و قاضی حجازی در سدهٔ نهم هجری/پانزدهم میلادی بود که سی سال قضاوت مکه را بر عهده داشت. دو بار به مصر سفر داشت.
پدرش حارث بن هشام بن مغیره بن عبدالله بن عمر بن مخزوم بود. و مادرش فاطمه بنت ولید بن مغیره بن عبدالله بن عمر بن مخزوم بود.
«قل» یا محمد لهذا الکافر، «تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلًا» هذا امر بمعنی التّهدید، ای عش بکفرک قلیلا فی الدّنیا الی اجلک، «إِنَّکَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ» فی الآخرة. نزلت هذه الآیة فی عتبة بن ربیعة، و قال مقاتل: فی ابی حذیفة بن المغیرة المخزومی.
خدیجه زنی بازرگان و دارا بود که به اِمرأةالقریش (یعنی شاهدخت قریش) شهرت داشت. خدیجه پیش از محمد، دو بار ازدواج کرده بود (ابی هاله هند بن زراره تمیمی و عتیق بن عائد مخزومی). اما تعدادی از محققان شیعه از جمله محقق معاصر جعفر مرتضی عاملی بر این عقیده‌اند که خدیجه پیشتر با کسی ازدواج نکرده بود و اولین و تنها ازدواج او، ازدواج با محمد بود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
لوتی
لوتی
مابه التفاوت
مابه التفاوت
آراسته
آراسته
روزگار
روزگار