لب به لب

لب به لب به معنای نهایت کمال و سرشار بودن است. این اصطلاح، که در زبان فارسی برای بیان اوجِ پُر شدن یا مملو گشتن به کار می‌رود، گویای حالتی است که چیزی یا کسی از ظرفیت خود فراتر رفته و به نهایتِ گنجایش خود رسیده است. این مفهوم می‌تواند در توصیف اشیاء، مکان‌ها، یا حتی احساسات و تجربیات به کار رود و به درک عمیق‌تری از کثرت و فراوانی یاری رساند.

در کاربرد روزمره، اغلب برای توصیف ظروف یا فضاهایی به کار می‌رود که کاملاً پر شده‌اند؛ گویی دیگر هیچ فضایی برای افزودنِ حتی اندکی بیشتر وجود ندارد. این استعاره، تصویری قدرتمند از سیری و کمال را در ذهن متبادر می‌سازد. به عنوان مثال، لیوانی که لب به لب از آب پر شده، نشان‌دهنده نهایتِ رفع تشنگی و سیریابی است.

گسترش این مفهوم به حوزه‌های انتزاعی‌تر، آن را به نمادی از کمال در تجربه‌های انسانی بدل می‌کند. یک خاطره لب به لب از شادی، یا قلبی لب به لب از عشق، بیانگر تجربه‌ای چنان غنی و سرشار است که تمام وجود فرد را در بر می‌گیرد. این اصطلاح، به ما کمک می‌کند تا عظمت و تمامیتِ پر شدن را درک کنیم و ارزشِ لحظاتِ مملو از هر آنچه نیکوست، دریابیم.

لغت نامه دهخدا

لب به لب. [ ل َ ب ِ ل َ ] ( ص مرکب ) ( در تداول عوام ) لبالب. پر تا لبه. مالامال. پر. رجوع به لبالب شود:
پی دشمنان پخت آشی عجب
ز ماهیچه دکان شده لب به لب.
میرزا طاهر وحید ( در توصیف شمشیرگر، از آنندراج ).
- لب به لب شدن؛ پر شدن. مالامال شدن.

فرهنگ معین

(لَ. بِ. لَ ) (ص مر. ) پر، مملو.

فرهنگ عمید

لبالب، پر، لبریز.
لب پر
= لب پر زدن: (مصدر لازم ) بیرون ریختن مایع از ظرف هنگام تکان خوردن.

ویکی واژه

پر، مملو.

جمله سازی با لب به لب

چراغ معانی چراغ من است سخن لب به لب در سراغ من است
دلم گشت از چرخ بوقلمون چو جام می ‌لب به لب پرخون
نان فروش امرد نشسته با حریفان لب به لب هر زمان فریاد می سازد کجایی نان طلب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال عشقی فال عشقی فال انبیا فال انبیا فال لنورماند فال لنورماند