فورا

فوراً به معنای بی‌درنگ و بدون تأخیر است. در واقع، این واژه نشان‌دهنده حس urgency یا ضرورت در انجام کاری در زمان حال است. وقتی می‌گوییم فوراً، به نوعی اشاره به این داریم که باید بلافاصله و در همان لحظه اقدام کنیم. این اصطلاح می‌تواند در موقعیت‌های مختلفی به کار رود، از جمله هنگامی که کاری فوری و مهم وجود دارد که نیاز به توجه سریع دارد. به طور کلی، فوراً به معنای انجام کار در کمترین زمان ممکن است و به نوعی بر اهمیت زمان تأکید دارد. در این حالت، فرد باید با دقت و سرعت عمل کند تا از فرصت‌ها بهره‌برداری کند یا از مشکلات جلوگیری نماید. در نهایت، فوراً یک دعوت به عمل سریع و مؤثر است که در بسیاری از زمینه‌ها، از جمله کار و زندگی روزمره، کاربرد دارد.

لغت نامه دهخدا

( فوراً ) فوراً. [ ف َ رَن ْ ] ( ع ق ) بشتاب. دروقت. دردم. بی درنگ. حالی. درحال. درساعت. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به فور شود.

فرهنگ عمید

به شتاب، بی درنگ.

فرهنگ فارسی

بشتاب. در وقت

جمله سازی با فورا

بردار ز تیغ عشق، زخمی کآرد به فغان، لب رفورا
کنندش دوره فورا چند ولگرد به فکر اینکه باید ضایعش کرد
از تنش هر گه بری سر فورا آرد جان پدید در تن خون جان عالم رامگر بگرفته است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال راز فال راز فال ابجد فال ابجد فال رابطه فال رابطه