در کتیبههای پهلوی، از جمله کتیبهٔ حاجیآباد، واژهٔ فُرمات بهکار رفته که به معنای امرشده و توصیهشده است. این اشاره در فرهنگنامههای معتبر، از جمله در حاشیهٔ برهان قاطع به تصحیح دکتر معین، ثبت شده و بر سابقهٔ دیرین این واژه در زبان فارسی گواهی میدهد. این واژه در زبان فارسی بهصورت فُرموده بهکار میرود و به معانی فرمان، فرمایش و حکم است. این مفهوم بیانگر دستوری است که از سوی مقامی صادر شده و انجام آن لازم و ضروری شمرده میشود. بهطور مشخص، در متون کهن، به وظیفه و دستور الهی فَریضه اطلاق میشده که در حقیقت، همان فُرمودهٔ خدای عزوجل است. بنابراین، این واژه علاوه بر کاربرد عمومی در حوزهٔ اوامر و دستورات، در بافت دینی و برای اشاره به احکام و واجبات شرعی نیز کاربرد داشته است.
فرموده
لغت نامه دهخدا
ترکیب ها:
- فرموده آمدن. فرموده شدن. رجوع به هر یک از این مدخل ها شود.
فرهنگ عمید
۲. حکم، دستور، امر.
فرهنگ فارسی
جمله سازی با فرموده
آب و رنگ ما ز آب افزودهاند خلقت ما را چنین فرمودهاند
تو بسی زاندیشه برتر بودهای هر چه فرمان است، خود فرمودهای