فجر

فجر به معنای نوری است که پیش از طلوع خورشید بر زمین می‌تابد. این واژه به سپیده‌دم و فلق اشاره دارد و نشان‌دهنده آغاز روز جدید است. همچنین، فجر نام سوره‌ای در قرآن کریم است که در آیه‌های آن به موضوعات مختلفی پرداخته می‌شود. این سوره، که نود و یکمین سوره قرآن است، شامل سی آیه است و به تأمل در آفرینش و نشانه‌های الهی می‌پردازد. فجر به عنوان نماد امید و روشنی در زندگی مسلمانان، یادآور لحظات معنوی و بیداری روحی است که هر روز با طلوع صبح آغاز می‌شود. این مفهوم در زندگی روزمره ما می‌تواند به عنوان یک نشانه از تجدید حیات و فرصتی برای شروعی تازه مورد توجه قرار گیرد.

لغت نامه دهخدا

فجر. [ ف َ ] ( ع مص ) برانگیخته گردیدن بر گناه و زنا کردن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || رو گردانیدن از حق. ( منتهی الارب ). عدول از حق. || فاسد گردیدن. ( اقرب الموارد ). || روان ساختن آب را. ( منتهی الارب ). آب راندن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( ترجمان علامه جرجانی ). گشودن راه آب را تا جاری شود. ( از اقرب الموارد ). || به شدن از بیماری. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || دروغ گفتن. || نسبت دروغ دادن. || مخالفت و عصیان کردن. ( اقرب الموارد ). || ( اِ ) سپیدی آخر شب. روشنی پگاه که سرخی آفتاب است در سیاهی شب. ( منتهی الارب ). بام. ( دستور اللغة ). روشنی. فلق. فجر دوباشد: فجر اول یا کاذب یا ذنب السرحان و فجر ثانی یاصادق که آن را فجر معترض نیز گویند. ( یادداشت بخط مؤلف ). سرخی خورشید در سیاهی شب، و گویند که آن پایان شب است چنانکه شفق آغاز آن است. ( اقرب الموارد ).
- صلوة فجر؛ نماز بامداد. دوگانه. رجوع به دوگانه شود.
|| ( ص ) طریق فجر؛ واضح. ( اقرب الموارد ).
فجر. [ ف َ ] ( اِخ ) سوره هشتادونهم از قرآن. از سوره های مکیه و شامل سی آیت است. پس از سوره غاشیه و پیش از سورة البلد قرار دارد.
فجر. [ ف َ ج َ ] ( ع اِمص ) بخشش. || جوانمردی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ): هو من اهل الفجر لا من اهل الفجور. ( اقرب الموارد ). || مردی و احسان. ( منتهی الارب ). معروف. ( اقرب الموارد ). || بسیاری ِ مال. ( منتهی الارب ). مال و بسیاری آن. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(فَ جْ ) [ ع. ] (اِ. )سپیدی صبح، سپیده دم.

فرهنگ عمید

۱. سپیدی صبح، سپیده دم.
۲. (اسم ) هشتاد ونهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۳۰ آیه، الفجر.
* فجر کاذب: [قدیمی] = صبح * صبح کاذب
* فجر صادق: [قدیمی] = صبح * صبح صادق

فرهنگ فارسی

سوره هشتاد و نهم از قر آن از سوره های مکیه و شامل سی آیت است. پس از سوره غاشیه و پیش از سوره البلد قرار دارد.
سپیدی صبح، سپیده دم، سپیدی آخرشب
( اسم ) سفیدی آخر شب روشن پگاه که سرخی آفتاب است در سیاهی شب. یا فجر اول. یا فجر کاذب. صبح کاذب. یا فجر ثانی. یا فجر صادق. صبح صادق. یا صلوه فجر. نماز بامداد دوگانه.
بخشش. یا جوانمردی

فرهنگ اسم ها

اسم: فجر (دختر) (عربی) (طبیعت، مذهبی و قرآنی) (تلفظ: fajr) (فارسی: فَجر) (انگلیسی: fajr)
معنی: نوری که از مدتی پیش از طلوع خورشید به زمین می تابد، سپیده ی صبح، فلق، سوره ی هشتادو نهم از قرآن کریم، دارای سی آیه

ویکی واژه

سپیدی صبح، سپیده دم.

جمله سازی با فجر

دو گیسوی تو جانا لیله القدر بیاض گردن تو مطلع الفجر
گفت ماه صیام قبل الفجر گفته ای فجر را اذان پی اجر
آنست شب قدر که بر طلعت ماهی تا مطلع فجرش به تماشا گذرانی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال فنجان فال فنجان فال تماس فال تماس فال چوب فال چوب